واژه و عبارت بهتری پیدا نکردم. خانم اسکندری با وجود اینکه میدانست احتمال دارد مردم احساس ناخوشایندی نسبت به جانشین پوپک داشته باشند، نقش نیمه تمام او را پذیرفت تا دوست و همکار از دست رفتهاش 36 شب (جان) داشته باشد.
ستاره اسکندری متولد 1353 است. او دانشجوی رشته مترجمی زبان بود اما به خاطر مشغله کاری در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد. کارش را از تئاتر آغاز کرد و با مجموعه تلویزیونی خانه شماره 13 به تلویزیون راه یافت. او در مجموعههای ماه مهربان، ایستگاه، حامی و مسافر ری نیز برای تلویزیون به ایفای نقش پرداخت و دو فیلم هم بازی کرد که هنوز به نمایش در نیامده است.
دومین بازیگر نقش نرگس، هماکنون متاهل و ساکن منطقه سعادت آباد است. او در سال 79 جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره تئاتر فجر را نیز به خود اختصاص داد.
_ چه اتفاقی افتاد که بازی در نقش نرگس را پذیرفتید. حتما میدانستید این کار ریسک زیادی دارد و ممکن است مورد قبول مردم واقع نشود؟
اسکندری: اول که تلفنی گفتند قبول نکردم به خیلیهای دیگر هم گفته بودند. یکی دو نفری که پذیرفتند شرط گذاشتند که کار باید از اول فیلمبرداری شود اما گروه اصرار داشتند 36 قسمت کار پوپک حفظ شود. وقتی با من حضوری صحبت کردند و شرایط را توضیح دادند به خاطر پوپک قبول کردم. نمیخواهم بگویم نمیترسیدم اما بعضی تصمیمات را یک دفعه میگیرید و باید پایش بایستید.
_ موقع فیلمبرداری با مشکل خاصی مواجه نشدید؟
اسکندری: همه سعی میکردند شرایط ایدهآل را برایم به وجود آورند به هر حال یک کار خاص بود. بقیه بازیگران و عوامل میدانستند در چه وضعیت سختی قرار دارم به همین دلیل بیشتر فضای همکاری و همدلی پیش آمده بود و من به دردسر نیفتادم.
_ پشیمان نیستید؟
اسکندری: نه! به هیچ وجه.
_ خیلیها میگویند چون بازیگر تئاتر هستید این کار را قبول کردید.
اسکندری: نمیدانم. شاید، تئاتر روح آدم را صیقل میدهد. من بازیگری را به خاطر تئاتر دوست دارم. نمیتوانم بگویم این مسئله چقدر تاثیرگذار بود.
_ تئاتر چه فرقی با تلویزیون و سینما دارد؟
اسکندری: من عاشق طبیعت، معنویت، تفکر، شور و احساس هستم و همه اینها را در تئاتر پیدا کردم اما وضعیت تلویزیون و سینما فرق میکند.
_ پس چرا در مجموعههای تلویزیونی بازی میکنید؟
اسکندری: برای امرار معاش، با پول تئاتر نمیشود زندگی کرد. بعد از چند سال کار در تئاتر این نکته را فهمیدم.
_ درآمد کارهای تلویزیونی چطور است؟
اسکندری: آن هم زیاد تعریفی ندارد اما از تئاتر بهتر است. بازیگران تلویزیون عموما دستمزد متوسط و معقولی دارند، نه آنقدر که پولدار شوند. خود من همین الان مستاجر هستم.
_ کار کردن در سازمان صدا و سیما شرایط ویژهای دارد؟
اسکندری: من کارمند سازمان نیستم. بیشتر کارهایی که انجام دادم تهیهکننده خصوصی داشتند. تنها مواردی که وارد سازمان شدم مربوط به سه کار کودک بود. شرایط چندان دشواری هم نداشت، فقط مقنعه سرم میکردم.
_فکر میکنید رویکرد جدید تلویزیون در پخش مجموعههای نود قسمتی جدی به جای طنز تا چه اندازه درست است؟
اسکندری: با توجه به فشار زیادی که از جهات مختلف روی مردم است اگر من تصمیمگیرنده بودم برنامهها را به این سمت سوق نمیدادم و نمیگذاشتم مردم غمگینتر شوند البته طنز مطلق هم به آن شکلی که وجود داشت چنگی به دل نمیزند، باید یک تعادلی در این میان برقرار شود.
_ اما مجموعه نرگس موفق بود.
اسکندری: در این موفقیت عوامل زیادی تاثیرگذار بود. فیلمنامه خیلی خوب، بازیهای قابل قبول، حرکتهای به جای دوربین و خیلی چیزهای دیگر اما این نکته را هم در نظر بگیرید که این اولین مجموعه هر شبی بود و اگر قرار باشد مردم چند تا از این برنامههای پرغم و غصه ببینند ممکن است اعصابشان به هم بریزد.
_ موفقترین برنامه تلویزیونی سالهای اخیر از نگاه شما چه بود؟
اسکندری: برنامههای خوب کم نداشتیم ولی شخصا برنامههای تحلیل و نقد فیلم مثل سینمایک را میپسندم.
_ فکر میکنید چرا در گزارشهایی که از رسانه ملی پخش میشود همه همان چیزی را میگویند که گزارشگر دوست دارد بشنود. به عنوان مثال چرا وقتی درباره انرژی هستهای گزارش مردمی پخش میشود همه با آن موافق هستند؟
اسکندری: این خاصیت فرهنگی ماست. ما ایرانیها عموما میخواهیم مطلوب دیگران باشیم. زیاد به فردیت، ایمان و اعتقاد نداریم. من سعی میکنم با این ویژگی در خودم مبارزه کنم ولی به هرحال این طوری است. زیاد نمیشود به مردم ایراد گرفت. تغییر فرهنگ زمان میبرد.
_ یعنی دلیلش این نیست که نظرات مخالف پخش نمیشود؟
اسکندری: ممکن است آن وسط دو نفر هم حرفی بزنند که پخش نشود اما عامل عمده همان است که گفتم. شما خیلی بدبینانه به موضوع نگاه میکنید. تازه من معتقدم چند سال است تلویزیون خیلی واقعیتر به مسائل میپردازد.
_ بیشتر توضیح میدهید لطفا؟
اسکندری: در این چند سال مسائل تلخ هم نشان داده میشود. به معضلات میپردازند، قبلا فقط میگفتند همه چیز خوب است، مگر میشود هیچ ایرادی نباشد و همه چیز همه وقت خوب پیش میرفت. مردم آن نگاه بیش از حد خوشبینانه را نمیپذیرفتند و خود شما در کوچه و بازار نظراتشان را میشنیدید اما حالا بعضی دردها و مشکلات نشان داده میشود هر چند ممکن است از بین نرود.
_ پس احتمالا با فقر خانوادگی نرگس و مشکلاتش که این خانواده با آن دست به گریبان هستند موافقید؟
اسکندری: فقر، بخشی از واقعیت جامعه ایران است. چرا نباید نشان داده شود؟اتفاقا در این سریال سعی شده آن فقر، زیاد زننده نباشد. به عنوان مثال خانه بزرگی که در آن زندگی میکنند به خاطر زیباییهای بصریاش انتخاب شده و گرنه من و شما میدانیم که این فقر میتواند خیلی زشتتر باشد و خانوادهای را فلج کند. در واقع تمهیداتی اندیشیده شده تا توی ذوق مردم نخورد.
_بعد از ریاست جمهوری آقای احمدینژاد شما تغییری در سیاستهای تلویزیون احساس نکردید؟ محدودیتها بیشتر نشد؟
اسکندری: من چیز خاصی ندیدم. یکسری چیزها هست که قبلا هم بود مثلا الان برنامههای ما مقایسه میشود با سینما. در سینما اوضاع کاملا فرق می کند علاوه بر بحث حجاب موضوعاتی که انتخاب میشود تقریبا آزاد است. پرداختها فرق میکند. حرفهایی زده میشود که در تلویزیون نمیشنوید و اینها جذابیت سینما را افزایش میدهد؛ به همین دلیل گلایههایی وجود دارد و بعضیها از محدودیتها ناراضیاند.
_ به طور کلی تغییر سیاستهای دولتی را در وضعیت <هنر> موثر میدانید؟
اسکندری: صددرصد. ما همه چیزمان دولتی است. وقتی رییسجمهور عوض میشود، وزیر ارشاد هم عوض میشود. رییس مرکز هنرهای نمایشی و رییس تئاتر شهر و خیلیهای دیگر هم عوض میشوند بعد نگرش اینهاست که در هنر جاری میشود. ما که تئاتر و تلویزیون خصوصی نداریم. همه چیز زیر نظر دولت است.
_ به عنوان یک بازیگر حرفهای تئاتر وضعیت تئاتر ایران را در یک سال اخیر چطور ارزیابی میکنید؟
اسکندری: تئاتر فعلا با تئاتر زمان خاتمی قابل مقایسه نیست. من با تئاتر زمانی آشنا شدم که خاتمی وزیر ارشاد بود. بهترین فیلمهای سینماییمان هم متعلق به همان دوره است. باشو غریبه کوچک، هامون و یک سری کارهای خوب مخملباف، آن زمان ساخته شد. بعدها در دوره ریاست جمهوری خاتمی تئاتر اوج گرفت. در واقع ما عصر طلایی تئاتر را در زمان خاتمی پشت سر گذاشتیم از لحاظ کیفیت رشدمان عالی نبود اما بالاخره بینالمللی شدیم تا اینکه از اواخر ریاست جمهوری ایشان همه چیز افت کرد و حالا هم که وضعیت نامناسبی در تئاتر داریم. نمیدانیم این وسط دقیقا چه اتفاقی افتاد ولی هر چه بود تئاتر خراب شد.
_ سیاستهای وزارت ارشاد چقدر در این ماجرا تاثیر داشت؟
اسکندری: وزارت ارشاد سیاست کلان دارد. به جزئیات نمیرسد، به نظر من کل مجموعهای که دارد کار هنری میکند دچار اشتباه شده. ما کارمان را درست انجام نمیدهیم، نمیشود همه تقصیرها را به گردن ارشاد انداخت.
_ در مورد کیفیت برنامههایی که اکنون در تلویزیون تولید میشود به خصوص سریالها چه نظری دارید؟
اسکندری: از لحاظ کیفیت قابل مقایسه با گذشته نیست. سرعت در تلویزیون بیش از حد بالاست یعنی کیفیت افت میکند تا سرعت بالا برود بعد هم سری کاری میشود و بخش هنری قضیه کنار میرود. الان که نرگس ساخته شده، همه میخواهند بروند نرگس بسازند. یادم هست آن موقع که خانه شماره 13 را بازی کردیم اولین مجموعهای بود که یک خواهر و برادر با هم کلکل داشتند، بعد از آن حداقل 15 مجموعه را میتوانم نام ببرم که از این کار تقلید کردند.
_ فکر نمیکنید ضعف در تولید به خاطر بودجه نامناسب باشد ؟
اسکندری: نه! اتفاقا بودجهها بد نیست. الان یک کارگردان پنجاه تا دستیار دارد اما مثلا یک بازیگر صفر کیلومتر میگذارند جلوی دوربین و او ساعتها وقت مجموعه را هدر میدهد. این کارها هزینه دارد و البته سازمان هم با دست و دلبازی هزینهاش را میپردازد.
_ بنابراین چرا بیشتر توان خود را در تلویزیون مصرف میکنید و سراغ سینما نمیروید؟
اسکندری: این بخش مربوط به روحیه خودم است. من قواعد و قوانین تلویزیون را بیشتر میپسندم. یک جورهایی از سینما شریفتر است. همه چیزش حساب و کتاب دارد،اداری است. اینطور نیست که یک نفر همه کاره باشد و هر کاری خواست انجام دهد.
امنیت و سلامت بیشتری به کارهای تلویزیونی حاکم است.
منبع: مجله خانه سبز
بهتر از پوپک بازی کرد
خداییش محشر کرد کولاک بازی کرد
دمش گرم
خیلی هنرپیشه خوبیه