خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

محمدرضا گلزار قلابی دستگیر شد

محمدرضا گلزار قلابی دستگیر شد

خبرگزاری انتخاب : در حالی‌ که‌ فقط‌ پنج‌ ماه‌ از محکومیت‌ رضازاده‌ قلابی‌ می‌گذرد این‌ بار پرونده‌ کلاهبرداری‌ عجیب‌ و تازه‌یی‌ روی‌ میز بازپرس‌ دادسرای‌ سعادت‌آباد تهران‌ قرار گرفت‌

در پرونده‌ قبلی‌ که‌ از شگفت‌انگیزترین‌ پرونده‌های‌ تاریخ‌ قضایی‌ ایران‌ محسوب‌ می‌شود مردی‌ خود را به‌ جای‌ حسین‌ رضازاده‌ قهرمان‌ وزنه‌برداری‌ کشور و برادر وی‌ معرفی‌ کرد و دست‌ به‌ کلاهبرداری‌ میلیونی‌ زد.

پرونده‌ این‌ کلاهبرداری‌ عجیب‌ و باورنکردنی‌ در سال‌ 83 با شکایت‌ 5 مالباخته‌ روی‌ میز بازپرسی‌ دادسرای‌ شمیرانات‌ تهران‌ قرار گرفت‌ و وی‌ سرانجام‌ اردیبهشت‌ ماه‌ سال‌ جاری‌ پس‌ از برگزاری‌ چندین‌ جلسه‌ محاکمه‌ به‌ تحمل‌ 7 سال‌ زندان‌، پرداخت‌ 687 میلیون‌ تومان‌ جزای‌ نقدی‌ در حق‌ دولت‌ و بازگرداندن‌ 2320 سکه‌ بهار آزادی‌ که‌ از مالباختگان‌ کلاهبرداری‌ کرده‌ بود، محکوم‌ شد.

در حالی‌ که‌ رضازاده‌ قلابی‌ که‌ بخاطر شباهتش‌ به‌ قهرمان‌ وزنه‌برداری‌ کشور موفق‌ شده‌ بود نقشه‌ پیچیده‌ خود را پیش‌ ببرد، در زندان‌ به‌ سر می‌برد تصور اینکه‌ این‌ ماجرا به‌ شکل‌ دیگری‌ تکرار شود بسیار به‌ دور از ذهن‌ می‌نمود اما چندی‌ پیش‌ پرونده‌یی‌ به‌ دایره‌ ارجاع‌ دادسرای‌ ناحیه‌ دو تهران‌ ارسال‌ شد که‌ از تکرار این‌ کلاهبرداری‌ عجیب‌ حکایت‌ داشت‌. این‌ بار مردی‌ خود را محمدرضا گلزار هنرپیشه‌ معروف‌ سینما معرفی‌ کرده‌ و دست‌ به‌ کلاهبرداری‌ زده‌ بود.

این‌ ماجرای‌ باورنکردنی‌ اما واقعی‌ زمانی‌ فاش‌ شد که‌ یکی‌ از کارمندان‌ فرودگاه‌ بین‌المللی‌ امام‌ خمینی‌ نزد مسوولان‌ فرودگاه‌ رفت‌ و گفت‌ طعمه‌ کلاهبرداری‌ حرفه‌یی‌ شده‌ است‌.
این‌ کارمند فرودگاه‌ که‌ سعید نام‌ دارد به‌ مسوولان‌ حراست‌ گفت‌: چندی‌ پیش‌ در دفتر کارم‌ نشسته‌ بودم‌ که‌ تلفن‌ زنگ‌ زد وقتی‌ آن‌ را جواب‌ دادم‌ مردی‌ که‌ بسیار مودبانه‌ صحبت‌ می‌کرد خودش‌ را معرفی‌ کرد و گفت‌ محمدرضا گلزار، هنرپیشه‌ مشهور سینما است‌ از اینکه‌ چنین‌ شخصیتی‌ با من‌ تماس‌ گرفته‌ است‌ تعجب‌ کردم‌ و به‌ او گفتم‌ هر کمکی‌ که‌ از دستم‌ برآید برایش‌ انجام‌ می‌دهم‌ آن‌ مرد نیز گفت‌ اخیرا بخشنامه‌یی‌ صادر شده‌ که‌ طبق‌ آن‌ تمام‌ مراکز فروش‌ بلیت‌ هواپیما در سراسر تهران‌ تعطیل‌ می‌شود و فروش‌ بلیت‌ فقط‌ در خود فرودگاه‌ و زیر نظر سازمان‌ هواپیمایی‌ کشوری‌ صورت‌ می‌گیرد.

کارمند فرودگاه‌ ادامه‌ داد: گلزار قلابی‌ به‌ من‌ گفت‌ او و همکارش‌ بهرام‌ رادان‌ با فرودگاه‌ قراردادی‌ منعقد کرده‌اند که‌ طبق‌ آن‌ فروش‌ بلیت‌ هواپیماها را به‌ صورت‌ انحصاری‌ در اختیار دارند. آن‌ مرد سپس‌ به‌ من‌ گفت‌ او و بهرام‌ رادان‌ قصد دارند مرا به‌ عنوان‌ مدیر فروش‌ معرفی‌ کنند وقتی‌ این‌ حرف‌ را شنیدم‌ خیلی‌ خوشحال‌ شدم‌ موقعیت‌ مناسبی‌ نصیبم‌ شده‌ بود و می‌توانستم‌ به‌ پیشرفت‌ خوبی‌ دست‌ پیدا کنم‌ برای‌ همین‌ بلافاصله‌ پیشنهاد آن‌ مرد را قبول‌ کردم‌ و حتی‌ به‌ او گفتم‌ همسرم‌ بیکار است‌ و وی‌ و رادان‌ می‌توانند از او نیز کمک‌ بگیرند. گلزار قلابی‌ نیز درخواست‌ مرا پذیرفت‌ و گفت‌ برای‌ انجام‌ مراحل‌ اداری‌ استخدام‌ خود و همسرم‌ باید 170 هزار تومان‌ به‌ یک‌ شماره‌ حساب‌ واریز کنم‌ او سپس‌ شماره‌ حساب‌ مردی‌ به‌ نام‌ مهران‌ را به‌ من‌ داد و من‌ نیز بلافاصله‌ پول‌ را پرداخت‌ کردم‌.

کارمند فرودگاه‌ در ادامه‌ اظهاراتش‌ توضیح‌ داد: چند روز پس‌ از این‌ ماجرا گلزار قلابی‌ دوباره‌ با من‌ تماس‌ گرفت‌ و گفت‌ حکم‌ استخدام‌ من‌ تا چند روز دیگر صادر می‌شود اما حراست‌ فرودگاه‌ صلاحیت‌ همسرم‌ را برای‌ استخدام‌ رد کرده‌اند. او به‌ من‌ گفت‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ نگران‌ نباشم‌ و به‌ وی‌ فرصت‌ دهم‌ تا در جلسه‌یی‌ که‌ همان‌ روز با دکتر الهام‌ سخنگوی‌ دولت‌ دارد این‌ مشکل‌ را حل‌ کند. آن‌ مرد طوری‌ حرف‌ می‌زد که‌ هرگز به‌ ذهنم‌ خطور نکرد که‌ ممکن‌ است‌ وی‌ فردی‌ شیاد و کلاهبردار باشد.

چند روز بعد گلزار قلابی‌ دوباره‌ با من‌ تماس‌ گرفت‌ و این‌ بار گفت‌ می‌خواهد سه‌ زن‌ را به‌ عنوان‌ منشی‌ استخدام‌ کند او از من‌ خواست‌ سه‌ زن‌ را برای‌ این‌ کار به‌ او معرفی‌ کنم‌. این‌ درخواست‌ مرد کلاهبردار باعث‌ شد تا جرقه‌یی‌ در ذهنم‌ زده‌ شود و به‌ او مشکوک‌ شوم‌ به‌ همین‌ خاطر تصمیم‌ گرفتم‌ هرطور که‌ شده‌ از کار این‌ مرد سر در آورم‌.

مرد مالباخته‌ ادامه‌ داد: من‌ شماره‌ تلفن‌ سه‌ نفر از زنان‌ فامیل‌ را به‌ گلزار قلابی‌ دادم‌ و این‌ مرد پس‌ از تماس‌ با آنها برای‌ استخدام‌ شدن‌ هرکدام‌شان‌ درخواست‌ 800 هزارتومان‌ کرد و گفت‌ این‌ مبالغ‌ باید به‌ حساب‌ همان‌ آقای‌ مهران‌ که‌ من‌ پول‌ را به‌ حسابش‌ ریخته‌ بودم‌ واریز شود. این‌ موقع‌ بود که‌ متوجه‌ شدم‌ آن‌ مرد یک‌ کلاهبردار حرفه‌یی‌ است‌ و می‌ خواهد به‌ بهانه‌ استخدام‌ از مردم‌ کلاهبرداری‌ کند.

مسوولان‌ حراست‌ فرودگاه‌ زمانی‌ که‌ حرف‌های‌ سعید کارمند مالباخته‌ را شنیدند از او خواستند تا ارتباطش‌ را با مرد کلاهبردار قطع‌ نکند و هرگاه‌ که‌ آن‌ مرد با وی‌ تماس‌ گرفت‌ کاملا خونسرد مشغول‌ گپ‌ زدن‌ با او شود.

بالاخره‌ مرد کلاهبردار باردیگر با سعید تماس‌ گرفت‌ و مسوولان‌ حراست‌ فرودگاه‌ با ردگیری‌ این‌ تماس‌ متوجه‌ شدند مرد کلاهبردار از داخل‌ زندان‌ اوین‌ تلفن‌ زده‌ است‌.

سرانجام‌ موضوع‌ به‌ مسوولان‌ زندان‌ اطلاع‌ داده‌ شد و آنها پس‌ از انجام‌ چند روز تحقیق‌ نامحسوس‌ گلزار قلابی‌ را شناسایی‌ کردند. او مردی‌ 40 ساله‌ به‌ نام‌ (مهران‌ خ‌ بود) که‌ به‌ اتهام‌ کلاهبرداری‌ دستگیر و راهی‌ زندان‌ شده‌ بود.

با شناسایی‌ این‌ شیاد حرفه‌یی‌ که‌ در سناریویی‌ از پیش‌ نوشته‌ شده‌ نقش‌ هنرپیشه‌ معروف‌ را بازی‌ می‌کرد پرونده‌ وی‌ به‌ دادسرای‌ سعادت‌آباد تهران‌ ارجاع‌ شد و او از سوی‌ بازپرس‌ رضایی‌ تحت‌ بازجویی‌ قرار گرفت‌.

هنگامی‌ که‌ اتهام‌ کلاهبرداری‌ و جعل‌ عنوان‌ از سوی‌ بازپرسی‌ پرونده‌ به‌ مهران‌ تفهیم‌ شد وی‌ بلافاصله‌ جرم‌ خود را گردن‌ گرفت‌ و از چند مورد کلاهبرداری‌ دیگرش‌ نیز پرده‌ برداشت‌.

مهران‌ گفت‌: زمانی‌ که‌ به‌ اتهام‌ کلاهبرداری‌ به‌ زندان‌ افتادم‌ تصمیم‌ گرفتم‌ این‌ بار نقشه‌یی‌ پیچیده‌ برای‌ به‌ چنگ‌ آوردن‌ پول‌ مردم‌ طراحی‌ کنم‌.خیلی‌ روی‌ این‌ موضوع‌ فکر کردم‌ و سرانجام‌ این‌ نقشه‌ به‌ ذهنم‌ رسید.

این‌ متهم‌ ادامه‌ داد: من‌ ابتدا شماره‌ تلفن‌ یک‌ آرایشگاه‌ زنانه‌ را از میان‌ آگهی‌های‌ یک‌ روزنامه‌ برداشتم‌ و با مسوول‌ آن‌ که‌ زن‌ جوانی‌ بود تماس‌ گرفتم‌ و خودم‌ را محمدرضا گلزار معرفی‌ کردم‌ و گفتم‌ من‌ مشغول‌ بازی‌ در فیلمی‌ به‌ نام‌ (جاذبه‌های‌ عشق‌ )هستم‌ که‌ در زندان‌ اوین‌ فیلمبرداری‌ می‌شود اما ما به‌ چند بازیگر زن‌ نیاز داریم‌ و شما را یکی‌ از آشنایان‌ معرفی‌ کرده‌ است‌ و اگر مایل‌ هستید در فیلم‌ بازی‌ کنید 85 هزارتومان‌ به‌ یک‌ شماره‌ حساب‌ واریز کنید تا از شما تست‌ گرفته‌ شود آن‌ زن‌ که‌ خیلی‌ خوشحال‌ شده‌ بود بلافاصله‌ شماره‌ حساب‌ را از من‌ گرفت‌ و من‌ وقتی‌ دیدم‌ به‌ همین‌ سادگی‌ فریب‌ خورده‌ است‌ این‌ بار به‌ وی‌ گفتم‌ اگر در میان‌ دوستان‌، آشنایان‌ و اقوامش‌ نیز دختران‌ جوانی‌ هستند که‌ به‌ بازیگری‌ علاقه‌ دارند می‌توانند با پرداخت‌ این‌ پول‌ در فیلم‌ با من‌ همبازی‌ شوند. آن‌ زن‌ نیز پیشنهاد مرا با چند نفر از دوستانش‌ در میان‌ گذاشت‌ و همه‌ آنها به‌ حسابم‌ پول‌ واریز کردند. پس‌ از آن‌ بود که‌ به‌ فکر کلاهبرداری‌ از کارمند فرودگاه‌ افتادم‌ و حتی‌ به‌ سعید قول‌ دادم‌ همسرش‌ را به‌ عنوان‌ کارمند امنیت‌ پرواز استخدام‌ می‌کنم‌.

مهران‌ در ادامه‌ اعترافاتش‌ گفت‌: به‌ نظر من‌ وقتی‌ بعضی‌ها تا این‌ حد ساده‌ لوح‌ هستند هر بلایی‌ که‌ سرشان‌ بیاید حق‌شان‌ است‌ اما به‌ هرحال‌ من‌ نیز اشتباه‌ خودم‌ را می‌پذیرم‌ و تقاضای‌ بخشش‌ دارم‌

بنابراین‌ گزارش‌ هم‌اکنون‌ تحقیقات‌ درباره‌ این‌ کلاهبرداری‌ عجیب‌ ادامه‌ دارد و محمدرضا گلزار می‌ تواند علیه‌ این‌ مرد شکایت‌ کند.

 

بهنوش بختیاری در شب یلدا تبرئه شد!

بازیگر مشهور تلویزیون ایران که از چندی پیش شایعاتی درخصوص مشکلات اخلاقی وی به وجود آمده بود، در «باغ مظفر» از این شایعات تبرئه شد.

به گزارش پایگاه خبری"مبارزین"، پس از توزیع و تکثیر گسترده سی دی ضداخلاقی منتسب به بازیگر زن فیلم نرگس، شایعاتی درخصوص یک فیلم دیگر از یک بازیگر  طنزپرداز، سینمای کشور را در آستانه یک شکست اخلاقی قرار داده بود، که « باغ مظفر»، این بازیگر را از این اتهام ضداخلاقی تبرئه کرد.

مدیری در حرکتی شایسته با قرار دادن بهنوش بختیاری در بین نقش‌آفرینان شب یلدای مجموعه روتین «باغ مظفر»، اتهامات وارده بر وی را با زیرکی تبرئه کرد تا عنوان جسورترین کارگردان تلویزیون ایران را به نام خودش ثبت کند!

پیش از این نیز، این کارگردان موفق طنز ایران، بارها با شکست خط قرمزهای عرفی جامعه، توانسته بود جایگاه ویژه‌ای در بین مخاطبان عام و خاص کسب کند

برای ناصر عبداللهی شایعه نسازید

    عادت کرده‌ایم که تا اتفاقی در کشورمان می‌افتد، برایش شایعه درست کنیم و عجیب این‌که از آن لذت هم می‌بریم، همان طور که مطلعید چندی پیش خبری دنیای موسیقی را لرزاند. پس از مرگ مرحوم بابک بیات، آهنگساز برجسته کشورمان، خبر به کما رفتن ناصر عبداللهی خواننده خوش صدای کشورمان دل‌ها را لرزاند، واقعا چه اتفاقی برای
عبداللهی افتاده که البته پاسخگوی این پرسش تنها می‌تواند خود ناصر عبداللهی باشد، نه شخص دیگری، طی این مدت شایعات جورواجوری برای ناصر عبداللهی ساخته شد که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود: 24 ساعت پس از آن اتفاق ناگوار، عده‌ای گفتند ناصر خودکشی کرده، خبری که دور از واقعیت است، عده‌ای دیگر گفتند او قرص‌های روان‌گردان مصرف کرده، در صورتیکه وی حتی سیگار هم نمی کشید.عده ای دیگر هم شایعا تی مختلف برایش درست کردندو...
    روی بدن ناصر عبداللهی، آثار ضرب و جرح دیده می‌شد، کبودی پاها، دست‌ها، شکم، گردن و زخمی که روی صورتش بود، این علائم در بدن او نشان از این می‌دهد که اشخاصی عبداللهی را کتک زده‌اند و همین امر باعث شده تا کلیه‌های او از کار بیفتد و کارش به دیالیز بکشد.
    ناصر عبداللهی هنرمندی است، معتقد و متعهد به خدا، او برای حضرت فاطمه(س) اشعاری زیبا خوانده است، انسانی که نمازش هیچ‌گاه ترک نشد اما عده‌ای گفتند او خودکشی کرده، اما چنین آدمی هیچگاه نمیتوانست خودکشی کند.. از طرفی فردی که خودکشی کند، آثار کبودی حاصل از مشت و لگد بر بدنش نمی‌ماند. پس این هم شایعه‌ای بیش نیست، اما بد نیست به نکته‌ای از زندگی خوانندگان نامی کشور اشاره کنیم... خواننده به عشق مردم زنده است، زمانی که فردی مثل عبداللهی نتواند در شهرهای بزرگ کنسرت بدهد، به طور حتم افسرده می‌شود، چرا که ارتباط او با مردم قطع می‌شود و از طرفی وضعیت نابسامان مالی باعث مشکلاتی برای او می‌شود، خوانندگانی نظیر خشایار اعتمادی، ناصر عبداللهی، سعید شهروز، قاسم افشار، حسین زمان، محمد اصفهانی و گروه آریان که همه نقش مهمی در ارتقای موسیقی پاپ در کشور بر گردن این موسیقی دارند، وقتی که آنان خانه‌نشین شوند، دیگر از بقیه چه انتظاری می‌توان داشت.
     این عزیزان اگر به دنبال کسب شهرت و معروفیت بیش از آنچه که دارند، بودند حداقل یک کلیپ برای شبکه‌های موسیقی امثال مهاجر و ایران موزیک تهیه می‌کردند، اما ناصر و امثال او نیازی به این کار ندارند و نخواهند داشت، چرا که ایرانیان و طرفداران موسیقی به اندازهای از آنان خاطره دارند که آنان را به فراموشی نسپارند. پس چه بهتر که مسئولان ارشاد برای برگزاری کنسرت این عزیزان سخت‌گیری نکنند، تا خواننده‌ای مثل ناصر که یازده سال در تهران زندگی می‌کرد، به خاطر هزینه‌های بالای زندگی در پایتخت به بندرعباس برگردد و به خاطر فشارهای وارده، رو به قرص‌های اعصاب بیاورد، گرچه مشکل به وجود آمده برای او هیچ ارتباطی با قرص‌های اعصاب ندارد.
    در زمان بستری شدن ناصر در بیمارستان دوستان خواننده او بر سر بالینش حاضر شدند و از خداوند می‌خواستند که او سلامتی خود را به دست آورد و عوارض این حادثه در آینده گریبانگیر او نشود، گرچه باید اشاره کرد که معجزه خداوند، این بنده را دوباره به زندگی برگرداند. در ساعات اولیه بستری شدنش، او تنها پنج درصد امید به زندگی داشت و این چیزی جز معجزه خداوند نمی‌تواند باشد، گفتنی است آخرین آلبوم ناصر عبداللهی که شاید تا زمان انتشار این شماره از نشریه روانه بازار شود، هم معجزه نام دارد.
     امیدواریم از این پس زمانی که چنین اتفاقاتی را شنیدیم، برای فرد مورد نظر دعا کنیم، نه برایش شایعه درست کنیم.