دومین آلبوم رضا صادقی، "وایسا دنیها" دو هفته ای است که در ایران به بازار آمده است. این آلبوم کلکسیونی است از انواع سبک های موسیقی. در آن ردپای موسیقی بنیامین، سبک ترنس، موسیقی امریکای لاتین و جنوبی ایران (بندری) دیده می شود.
|
در یکی از قطعات این آلبوم هم از ملودی ترانه مشهور سلطان قلب ها استفاده شده ولی در این آلبوم هیچگونه ذکری از نام انوشیروان روحانی سازنده این قطعه وجود ندارد.
به نظر می آید فروش و استقبالی که از این آلبوم شده است، کمتر از استقبالی است که از آهنگ های غیر مجاز اوست که پیشتر به بازار آمده بود.
آهنگسازی خوب سیروان
ترانه های این آلبوم را صادقی و مرجان زنگنه سروده اند. ملودی ها هم اکثرا از رضا صادقی است و بیشترش را هم خودش تنظیم کرده. اما بهترین قطعه آلبوم که قطعه اول است و نام آلبوم هم، از آن گرفته شده، تنظیم سیروان خسروی، خواننده و آهنگساز جوانی است که در سبک راک و ترنس فعالیت می کند.
سیروان با اینکه بیشتر از یک آلبوم به نام "تو خیال کردی بری" به بازار نفرستاده توانسته استعداد و هوشمندی اش را ثابت کند این کار او تا مدت ها از شبکه های ماهواره ای ایران پخش می شد و مورد توجه قرار گرفته بود.
|
|
|
قطعه ای از بهترین موسیقی های ایران
از نکته های جالب دیگر این آلبوم می توان به اجرای دوباره یک قطعه بندری (به نام هیچ جا بندر نابو) اشاره کرد که سال گذشته در آلبوم منتخب موسیقی ایرانی the rough guide to the music of iran منتشر شده. این آلبوم توسط یک شرکت انگلیسی منتشر شده بود و حالا رضا صادقی در آلبوم تازه اش از آن قطعه که با صدای استاد موسیقی بندری قنبر راستگو اجرا شده بود استفاده کرده است. استاد قنبر راستگو خواننده اصلی این قطعه هم در این آهنگ رضا صادقی را همراهی کرده و بخش هایی از شروه خوانی جنوبی را اجرا کرده است.
این آلبوم 14 آهنگ دارد. یک سی دی تصویری هم شامل دو کلیپ و مصاحبه رضا صادقی به همراه بخش هایی از پشت صحنه ساخت کلیپ است، در این آلبوم وجود دارد.
فعلا از کنسرت خبری نیست
رضا صادقی تابستان امسال در تهران کنسرت موفقی برگزار کرد که البته هرج و مرج و نابسامانی های زیادی داشت. او قرار بود به دلیل استقبال زیاد کنسرت دیگری هم در تهران اجرا کند که برگزار نشد. در عوض کنسرت موفق دیگری در دبی داشت. بعد از بازگشت از این برنامه در داخل ایران با مشکلاتی مواجه شد که کار انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت او را با مشکلاتی مواجه کرد. اگر چه آلبوم او منتشر شده است اما هنوز اجرای مجدد کنسرت های او در تهران زیاد مشخص نیست
شهرام آذر، سرپرست و خواننده گروه سندی به همراه پسرش خشایار آذر، که به تازگی به این گروه پیوسته، مهمان صفحه صدای شما بودند. آنها به پرسشهایی که فرستاده بودید پاسخ دادند:
گروه سندی چگونه راه افتاد؟ شهرام: گروه سندی در سال ۱۹۸۷ در فرانکفورت آلمان توسط دوست عزیزم بهزاد پیشرو، رضا سمیری و احمد عبداللهی و بنده به وجود اومد. ما تصمیم گرفتیم یک گروه موسیقی با سبک متفاوت با سبکهای متداول اون زمان راه بندازیم. البته اول آهنگ خواننده های دیگه رو کپی می کردیم و آهنگی از خودمون نداشتیم. اما نحوه اجرای اون روی صحنه فرق می کرد و کاملا متفاوت بود با نحوه اجرای خوانندگان آن زمان که اکثرا محجوب بودند. بعد تصمیم گرفتیم که از خودمون هم آهنگ داشته باشیم. بنابراین شروع کردیم به ساختن آهنگ هایی که با سلیقه ما جور در می اومد. شاعر ترانه های شما چه کسی است؟ شهرام: اکثرا شعرها را خودم می گم و بعضا از دوستانی که همکاری داشتیم، کمک می گرفتم مثلا چند تا کار با خانم پاکسیما انجام دادیم. ولی از اونجایی که مضمون شعر به سبک کار ما جهت خاصی می دهد، همیشه خودم سعی کردم که در نوشتم شعرها دخیل باشم. البته در آلبوم جدید کار چند ترانه سرا در داخل ایران نیز وجود داره.
چرا در آلبوم جدیدتون مانند آلبوم گذشته مشکلات اجتماعی را بیان نکردید و مانند جو غالب دنبال عشق و عاشقی رفتید؟ شهرام: عشق و عاشقی شنونده زیادی داره. در هنگام شنیدن ترانه هایی با مضامین اجتماعی شنونده باید درباره شعر آهنگ ها فکر کنه و خیلی از مردم داخل ابران هم دوست ندارند که هنگام شنیدن آهنگ به فکر کردن واداشته بشوند، بلکه بیشتر دوست دارند که از ملودی ترانه لذت ببرند. من خودم شخصا ترانه هایی رو دوست دارم که بیشتر موضوعات عشقی دارند و اگر تمام کار گروه را به موضوعهای اجتماعی محدود کنیم، به نحوی طیف مخاطبانمون را محدود می کنیم. به هر صورت تصمیم گرفتیم در این آلبوم یک زاویه دیگری از کارهای سندی رو نشون بدیم که خوشبختانه نتیجه مثبتی هم گرفتیم. بعضی از خوانندگان وب سایت گفته انذ با وجود اینکه در ایران زندگی نمی کنید ولی حرف دل اکثر جوون های ایرانی را در آهنگ هاتون می زنید؟ شهرام: ارتباط من با ایران خیلی زیاده و در روز ایمیل های زیادی هم از ایران به دستم میرسه که اکثرا جوانها از مسائل خودشون و مسایل دوربرشون که حتی بعضی وقت ها خیلی هم سیاسیه با ما صحبت می کنند. همیشه اخبار را هم دنبال می کنیم. بچه هایی هستند در ایران که کارهای موسیقی خودشون را برای ما می فرستند، ما گوش می کنیم و نظر می دهیم. خوشبختانه ارتباط خیلی خوبی داریم. خشایار: من از سن چهار یا پنج سالگی ارگ می زدم. کم کم یاد گرفتم که آهنگ های خارجی رو بزنم و در سن ۱۸ سالگی بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان به حالت رسمی به گروه سندی وارد شدم و الان پنج سالی هست که با گروه سندی همکاری می کنم. کارهای آهنگ سازی و خوانندگی هم در آلبوم جدید کردم. نظر شما در مورد گروهای رپ فارسی که در ایران فعالیت می کنند چیه؟ خشایار: با خیلیهاشون در تماس هستیم و به کارهاشون گوش می کنیم. خیلیهاشون مشکلات اجتماعی موجود در ایران را مطرح می کنند. ولی بعضی از این گروهها از الفاظی در کارهاشون استفاده می کنند که زیاد با فرهنگ در ایران جور نیست. شهرام: رپ فارسی هنوز خیلی کار داره. نباید معیار دوستان داشتن چند نفر از نزدیکان ما باشه، معیار باید جامعه باشه. رپ فارسی هنوز در جامعه ایران فراگیر نشده. اهمیت رپ بیشتر درمفهوم شعر است ولی در ایران بیشتر شنوندگان به ملودی توجه می کنند و از اون لذت می برند. به نظر من زمان زیادی باقی مانده که شنوندگان موسیقی در ایران به غیر ملودی از دیگر اجزای یک آهنگ هم لذت ببرند. یکی از خوانندگان پرسیده که دریکی از آهنگهای آلبوم آخرتون عبارت "بیا که عشقم روته" به چه معنی است؟ شهرام: یکی از اصطلاحات خیابانی رایج در آبادان است. وقتی بچه ها با لحن شوخی می خواهند بگویند دوست دارم از این عبارت استفاده می کنند آیا تصمیم ندارید که دختری را به گروه خودتون اضافه کنید؟ شهرام: فعلا نه! از فیلمهای سینمایی بعد از انقلاب فیلم مورد علاقه شما چیه؟ شهرام: عروش آتش و ارتفاع پست آیا درست که پدر شما وزیر فرهنگ بوده؟ شهرام: خیر به نظر شما مشکل موسیقی پاپ ایران چیه؟ مشکلات که زیاده، ولی بزرگترینش به نظر من کمبود هنرمند، ولی زیاد بودن اجرا کننده است، تولید کننده کم داریم. هنرمندان بزرگ دنیا خودشون شعر می گن، آهنگ می سازند و ساز می زنند. ولی در موسیقی پاپ ابرانی تعداد کمی تولید کننده داریم و تعداد زیادی اجرا کننده که از تولیدات این عده محدود استفاده می کنند. در موسیقی پاپ ایرانی فقط خوندن هنر شناخته میشه. تاثیر فرهنگ گرم خوزستان روی کارهای شما چیه؟ شهرام: اهل آبادان بودن روی موسیقی من هم خیلی تاثیر گذاشته. خوشبختانه علاوه بر موسیقی عامیانه که در ایران رواج داره، من با موسیقی بندری بزرگ شدم و نحوه خوندن اون رو خوب میدونم. خوشبختانه تلفیق اون نوع موسیقی با سبکهای موسیقی امروزی نتیجه خیلی خوبی داشته و کلی طرفدار پیدا کرد، نه تنها در بین ایرانیان بلکه در کشورهای عربی هم طرفدارانی پیدا کرده. سبک بندری این قابلیت را داره که به صورت یک سبک بین المللی در بیاد، چون عنصرهایی از موسیقی آفریقایی، آمریکای لاتین در این نوع سبک وجود داره. همچنین اگر کار خوانندگان خودمون را ملاحظه کنید، تعداد خیلی کمی هستند که در سبک بندری کاری را اجرا نکرده اند. درسته که شما مشکل اقامت در آمریکا دارید؟ بله. دلیل اینکه از آمریکا هم نمی تونیم خارج بشیم همینه. یکی دیگه پرسیده آیا شما خیال دارید مثل گروه "بلک کتز" خواننده تربیت کنید و گروه های دیگری رو زیر نظر داشته باشید؟ به اون حالت که من معلمشون باشم، نه! اگر ببینم کسی استعداد داره هر کمکی از دستم بر میاد براشون انجام میدم و میفرستم دنبال کاراشون. چون من دوست ندارم مربی و رییس کسی باشم. آیا برای موفق شدن در عرصه موسیقی حتما باید به لس آنجلس رفت؟ همه دنیا میشه خواننده شد. آهنگهایی از ایران دریافت می کنند که کیفیت خیلی بالایی دارند. گروه سندی کار خودش را در آلمان شروع کرده و سه تا از آلبومهامون اونجا درست شد. شرح حال گروه سندی شهرام آذر در 1328 در آبادان متولد شد. در سالهای قبل از انقلاب در ایران با خوانندگانی همچون بتی، شاهرخ، نوش آفرین، ابی و داریوش همکاریهایی داشت. در سالهای جنگ ایران و عراق در اندیمشک اقامت داشته و در سال 1984 میلادی به آلمان مهاجرت کرد. وی در آنجا کار موسیقی خود را ادامه داد و گروه سندی را در سال 1987 راه اندازی و چند سال بعد به آمریکا مهاجرت کرد. شهرام آذر ازدواج کرده و سه فرزند دارد. پسرش خشایار یکی از اعضای گروه هفت نفره سندی است. دیگر اعضای گروه می توان از باباخانی، بهزاد پیشرو، سام سهرابی، اولیور واروژیان و راس رایت نام برد. سبک موسیقی گروه سندی تلفیقی از سبک رپ در زمینه شعر ترانه و"تکنو" و "بندری" در آهنگها است. گروه سندی یکی از اولین گروههایی بود که مسایل و مشکلات اجتماعی جوانان ایران (مانند ازدواج، اعتیاد و مهاجرت به خارج) را موضوع بسیاری از آهنگهای خود قرار داد. گروه سندی تا کنون بیش از پنج آلبوم و تعداد زیادی تک آهنگ به بازار عرضه کرده است که آخرین آلبوم این گروه "سبک سنگین" نام دارد. |
نمایش فیلمهای «دستهای خالی» و «اخراجیها» با حضور سازندگان آنها، «ابوالقاسم طالبی» و «مسعود دهنمکی» در نشست رسانهای این دو فیلم، به روز داوری داوران جشنواره امسال تبدیل شد.
اعتراض شدید «مریلا زارعی»و «نازنین مفخم» بازیگر و تدوینگر «دستهای خالی» به فهرست نامزدها، نشست رسانهای این فیلم را به پرحاشیهترین نشست جشنواره امسال بدل کرد. گرچه جرقه این اعتراض را «ابوالقاسم طالبی» زد اما این گفته او که اگر به فیلم من و شخص من توجه نمیکنند چرا به عوامل فیلم من بیتوجهی میکنند، موجب شد تا «مریلا زارعی» دامنه اعتراض را گستردهتر سازد و کل داوری جشنواره را زیر سوال ببرد.
«زارعی» به نامزد شدن یک بازیگر در دو نقش و نامزد شدن بازیگری که عکس او تزیین کننده جلد نشریات زرد بوده، اعتراض کرد و در ادامه درگیری کلامیاش با یکی از حاضران در سالن که با هدف لوث کردن حرفهای این بازیگر از حاضران میخواست برای او دست بزنند، این نشست را جالب تر کرد.
«نازنین مفخم» نیز در ادامه این نشست داوری جشنواره بیست و پنجم را «شرم آور» توصیف کرد. حاشیه پایانی نشست «دستهای خالی»، شوخی «ابوالقاسم طالبی» با «مسعود ده نمکی» بود «طالبی» صندلی خود را ترک نکرد و گفت فقط زور میتواند من را از صندلی بلند کند! «ده نمکی» هم از کنار آپارات با فریاد پاسخ «طالبی» را که از او خواست تا بگوید چه چیزی دارد که اینگونه مورد توجه است، داد و گفت: «من جرات دارم و تو نداری»!
اعتراض به داوری، در نشست فیلم «مسعود دهنمکی» شکل حادتری به خود گرفت. «دهنمکی» و « اکبر عبدی » سردمداران اعتراض دوم دیروز بودند که حرفهای «دهنمکی» در مورد عدم همکاری با او برای ساخت «اخراجیها» و بیتوجهیهایی که به او شده بود با واکنش اهالی رسانهها روبهرو شد .
ده نمکی دراین نشست عکسی را از شخصیت واقعی شهید مجید خدمت(سوزوکی) که کامبیز دیرباز در فیلم اخراجی ها نقش آن را بازی کرده است به حاضران نشان داد.
ده نمکی و طالبی، با اشاره به جوسازیهای صورت گرفته در هنگام تولید فیلمهایشان یادآور شدند که به برخی از بازیگران این دو فیلم گفته شده بود که کارکردن با این دو کارگردان، بدنامی و محرومیت از جایزه جشنواره را به دنبال دارد.
دیروز نمایش «سنتوری» در سالنهای دیگر جشنواره موجب شد تا این فیلم به راس ردهبندی انتخاب تماشاگران صعود کند و اخراجیها را که با حداکثر آرا در راس این جدول قرار داشت، به مقام دوم بنشاند.
دیروز همچنین شنیده شد در یکی از سینماهای جشنواره و در سانسی که قرار بود فیلم «رئیس» ساخته مسعود کیمیایی اکران شود، درگیریهایی بین تماشاگران بهوجود آمد و این در حالی است که احتمالا این فیلم در دو روز پایانی جشنواره با تصمیم کارگردان آن اکران نخواهد شد.