بلک کتز کارش حرف نداشت. کامیار ( خواننده اصلی) رو پشت صحنه دیدم . منو اول نشناخت! ( یه سال قبل از پیوستنش به بلک کتز تو پاریس دیدمش برای یه نماش کودکان ارگ میزد و میخوند، زمانی که هیچکس تو فکر خوندن R&B فارسی نبود ، کامیار باهاش زندگی میکرد)
ولی بعد گفتم “ بابا نشستیم و برام خوندی” دیگه شناخت و عید مبارکی کرد .
روی صحنه کار قشنگی کرد: آهنگ “ عیدی “ که فرهاد خونده بود رو با اجرای ری گی ( محلی جامائیکائی) خوند که تنظیم خودش هم بود. یه تیکه شو امشب توو برنامه شب هفتم براتون پخش میکنم
لیلا فروهر
لبلا فروهر و همسرش اسی جون رو پشت صحنه دیدم البته ظهر کنسرت توو رستوران دیدمشون و کلی عید مبارکی کردیم. اینقدر مهربون و دوس داشتنی ان که هر چی بگم کم گفتم.
لیلا: قبل از اینکه کنسرتها شروع بشه مهمونا از ایران اومدن دیدن ما، منم دیگه گذاشتمشون و اومدم!
اجرای روی صحنه لیلا خیلی خوب بود، و تسلطش حرف نداره. موقعی که اومد یه عده هجوم آوردن و فشار به خط اولی تماشاچیا که به نرده جلوی صحنه تکیه داده بودن زد بالا. دیگه چند نفر اون جلو گریه شون گرفته بود. مامورای امنینت هم بنظر نمی اومدکاری دارن میکنن!
اتفافا یه دختر خوشگلی با خواهرش انگار اون جلو بود و دائم نیگا میکرد. منم مطمئن بودم که عاشق هم شدیم. بعد از فشار کنسر ت لیلا رفتش! حالم گرفته شد.
بعد فهمیدم که به همه بچه های روی صحنه نگاه عاشقانه کرده بوده!!! کونم آتیش گرفت.
منصور
ما شب قبل کنسرت همدیگرو دیدیم کلی آدم دورش بود. یه خوش و بشی کردیم و از مستندی که با هم ضبط کردیم و تپش هم پخشش کرد ( قراری با فراری ) گفتیم و خنیدیدیم.
دیگه فرصت حرف و مصاحبه باهاش نشد. قبل از رفتن روی صحنه اضطراب داشت و عینکش هم گم شده بود فکر کرده بود پیش منه ! خلاصه با کف رو صحنه.
مردم با اجرا ش خیلی حال کردن ولی بنظر من خودش ارتباط با مردم پیدا نکرد. و بیشتر نگران این بود که رقصنده ها رو صحنه درست برقصن و صداها درست باشه چون این در اصل اولین کنسرت آلبوم جدیدش بود.
حتی خداحافظی هم نکردیم... و رفت سوئد.
داریوش
داریوش عجیبترین تجربه کنسرتی من بود!
اولا که اصلا فکر نمیکردم که برای نوروز کنسرت بده.! چون آهنگهاش یه حس دیگه ای رو توو آدم بیدار میکنه که نوروزی نیست!
ولی کاری که مردم براش کردن بی نظیر بود. یعنی می پرستیدنش. فریادهایی با آهنگهاش میزدن که مو به تنم سیخ میشد.
عکس کسی که غش کرده و در اثر فشار مردم نیمه جون شده بود، بعد دوباره برگشت جلوی صحنه و برای داریوش ماچ فرستاد
تا کمر آمده بودن بالای نرده و گریه میکردن
خود داریوش گفتش: همه شاد میخونن، منم آهنگهام شاد نیست ولی پیام داره و مردم در هر حالی این پیام میپذیرن
یه دکلمه از آهنگ جدیدش خوند که بی نظیر بود.
از پس پرده نگاه کن مثل شطرنج زمانه
هر کسی مثله یه مهره توی این بازی می مونه
یکی مثل من پیاده یکی صد ساله سواره
یه طرف همه سیاه و
یه طرف همه سپیدن
روبروی هم یه عمره منو دارن بازی میدن....
...... یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمیباخت
تاج و از سرش توو میدون لشگر پیاده انداخت.
عکس یکی از بچه های داریوش پرست. میگفت که توو ایران آلبوم گوزن رو بیرون دادم ممنوع الورودم کردن، ولی فدای سر داریوش
_ من دیگه برگردم تو شهر که برم فیلم اخراجی ها رو ببینم و شاید هم با بهرام رادان یه گپی تونستم بزنم. امشب هم شکیرا اولین کسنرتشو داره و منتظرم که ببینم جواز گزارش به ما میدن یا نه