اولین ساخته بلند سینمایی «مسعود ده نمکی» همان طور که قابل پیش بینی هم بود، فیلمی جنجال برانگیز از آب درآمد. فیلمی که حاشیه های آن بر متن غلبه کرد و به هر حال توانست رکوردهای فروش در سینمای ایران را جا به جا کند.
اخراجیها فیلمی است بازیگر محور.فیلمی که براساس حرکات و نوع دیالوگ گوییهای بازیگرانش پیش می رود و انتخاب بازیگرها یکی از دلایل انکارناپذیر موفقیت آن در گیشه است. به این بهانه و به بهانه فروش بالای فیلم با کاراکتر اصلی آن «کامبیزدیرباز» (مجید سوزوکی) گفتگویی داشته ایم که می خوانید.
* بعد از فیلم دوئل و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم (مکمل) پیش بینی می شد تا بازیگر پرکاری باشید؟
** تا پرکاری را چه بدانیم! من اصلاً دنبال دیده شدن نبودم به نظر من صبر کردن یکی از مهمترین کارهایی است که یک بازیگر باید انجام بدهد؛ صبر کردن برای انتخاب یک نقش خوب. اینکه پشت سر هم کار کنم، برایم اصلاً جذاب نیست. می خواهم که درست دیده شوم.
* یعنی در این فاصله این اتفاق نیفتاد؟
** من بعد از دوئل، حدود چهارده ماه بیکار بودم. با وجود اینکه پیشنهادهای زیادی داشتم، ولی به دلایل مختلف از قبول آن امتناع کردم. دلایلی از جمله اینکه فیلمنامه را نمی پسندیدم، یا نقش، تکرار کاراکترهای پیش از این بود که قبلاً آنها را تجربه کرده بودم تا اینکه کار آقای حاتمی کیا (به نام پدر) پیشنهاد شد و بعد از این فیلم مقداری خیالم آسوده تر شد و فکر می کنم صبر چهارده ماهه جواب داد. باید حساب شده عمل می کردم. بعد از «به نام پدر» چند کار دیگر را هم بازی کردم، ولی چون دیده نشدند این تفکر پیش آمد که من کم کار شده ام. کارهایی مثل سریال «در چشم باد»، فیلمهای «سرگیجه»، «مقلد شیطان» و... ولی این طور نبود تا «اخراجیها» از راه رسید.
* بازی شما در «تب سرد» قابل توجه بود. ایفای نقش منفی در این سریال چقدر در انتخابتان برای فیلم اخراجیها مؤثر بود؟
** مطمئناً بی تأثیر نبوده است. من فکر می کنم «مسعود ده نمکی» یا بازی من را در دوئل دیده بود یا سریال تب سرد. چون به نظر خودم فضای بازی من در فیلم «به نام پدر» بسیار متفاوت بود و از جنس بازی من در فیلم اخراجیها نبوده و نیست.
* چقدر با کارهای قبلی ده نمکی آشنا بودید؟
** ده نمکی قبل از اخراجیها کاری انجام نداده بود!
* منظورم ساخت یکی دو کار مستند بود. چقدر با ذهنیات ده نمکی آشنا بودید؟
** بله درست است. من هر دو کار را دیده بودم و یک کار داستانی که بعد از آشنایی با ایشان دیدم.
* انتخاب بازیگرها به وسیله خود آقای ده نمکی انجام شده بود یا کس دیگری این کار را بر عهده داشت؟
** انتخاب بازیگرها با مشارکت تهیه کننده و کارگردان بود، ولی انتخاب اصلی بازیگرها بر عهده «محمدرضا شریفی نیا» بود که البته همان هم با نظارت کارگردان بوده است.
* در ارایه شخصیت «مجید سوزوکی» چقدر از شخصیت اصلی آن الهام گرفتید؟ برای رسیدن به شخصیت مجید سوزوکی چقدر تمرین داشتید؟
** من نسبت به این شخصیت احساس دین می کردم، برای همین تصمیم گرفتم که تمام و کمال حق مطلب را نسبت به این شخصیت ادا کنم. بعد از مطالعه فیلمنامه، شیفته این نقش و کلیت کار شدم. هم به خاطر نگاهش به مقوله جنگ و هم کاراکتر «مجید سوزوکی». به نظر نقش عجیبی بود و با صحبتهای تکمیلی که با آقای ده نمکی داشتم و خاطراتی که از این آدم تعریف می کرد و نوع احساسی که به مجید واقعی داشت، من هم بیش از پیش عاشق این نقش می شدم و احساس دین و اضطراب که یک آدمی مثل مجید بعد از چند سالی که از شهادتش می گذشت، دوباره داشت توسط من زنده می شد و باید تمام و کمال انرژی ام را می گذاشتم. به جز میلیونها بیننده این فیلم، خانواده آن خدابیامرز هم امکان داشت کار را ببینند. من در قبال آنها هم مسؤول بودم و باید کاراکتر مجید را درست به تصویر می کشیدم. این فیلم بالای نود درصد به واقعیت زندگی مجید نزدیک بود و ده درصد باقی مانده هم خلاقیت و بداهه بازیگر بود و خب برای نمایشی تر کردن کار، تغییراتی اعمال شد، ولی اصل کار بر مبنای واقعیت بود. برای پیدا کردن شخصیت مجید بهترین و کاملترین منبع، مسعود ده نمکی بود. از زمان پوشاندن لباس این کاراکتر، گریم، تکیه کلامهایش، راه رفتن و... همه و همه، حضور آقای ده نمکی مؤثر بود و من در این جا نوع دیگری از بازیگری را تجربه کردم.
* برای اولین بار در یک نقش اول بازی کردید و تیپ قابل قبولی را ارایه دادید، در حالی که بازیگران شاخص و با سابقه ای چون اکبر عبدی و محمدرضا شریفی نیا تیپهای قبلیشان را تکرار کرده بودند. نظر شما در این مورد چیست؟
** به نظر من نمی شود به بازیگری ایراد گرفت که چرا خودت را تکرار کرده ای و این اتفاق را به عینه در بازی بازیگران بزرگ هم بارها دیده ایم. اول این که تا حدودی وجود بازیگر همیشه همراه کاراکتر هست و نمی شود صد درصد از نقش دور شد، مگر در شرایط خاص یا اینکه در فیلمنامه کاراکتر صد و هشتاد درجه متفاوت نوشته شده باشد، ولی کاراکترهایی که شبیه هم هستند ناخودآگاه مردم را یاد کارهای قبلی می اندازند که به نظر من این ایرادی ندارد. اگر قرار بود ایراد باشد، چارلی چاپلین پرایرادترین بازیگر دنیا بود. اگر شما فکر می کنید مثلاً نقش محمدرضا شریفی نیا در اخراجیها شبیه فلان کار اوست، حتماً لازم بوده که آن تیپ را ارایه کند همچنان که من هم یکی دو سال دیگر اگر فیلمنامه ای داشته باشم که نقش اصلی آن شبیه «مجید سوزوکی» باشد و فیلمنامه هم قوی و پرپتانسیل باشد، شاید دوباره کار را قبول کنم. اما در مورد قسمت دوم سؤالتان باید بگویم این از شانس من بود که با یک سری بازیگر خبره و با تجربه کار کنم، ولی کار سختی بود، به خاطر اینکه من در محور تیمی حضور داشتم که خیلی زود معروف شد به تیم رئال مادرید! پر بود از بازیگرانی که هر کدام برای ساختن یک فیلم کافی بودند منتها آنقدر جو، حرفه ای بود که کار کردن در کنار همه شان لذتبخش بود. این از معدود فیلمهایی بود که روح کار تیمی در آن دیده می شد. کسی به قصد نمایش دادن خودش کار نمی کرد و غرض فقط نمایش اخراجیها بود.
* فیلم آقای ده نمکی و البته موضعگیریها و اعتراضهایش واکنشهای مختلفی را برانگیخت که در مجموع به نفع فروش اخراجیها تمام شد، نظر شما در این باره چیست؟
** اصلاً موافق نیستم. برای این که من معتقدم یک فیلم خوب، فیلمی که مردم دوستش داشته باشند، کار خودش را خواهد کرد، حتی اگر یک بیلبورد یا تیزر تلویزیونی هم نداشته باشد. ممکن است موتور فروشش از همان روز اول به کار نیفتد، ولی در نهایت روشن خواهد شد. البته عکس این قضیه هم صادق است. مردم ما آنقدر باشعور هستند که نمی شود چیزی را به زور تبلیغات به خوردشان داد. فیلم اگر حرفی برای گفتن نداشته باشد و اگر به فهم مردم توهین کند با هزار جور تبلیغات هم در نهایت یک هفته بیشتر فروش نمی کند، آن هم از روی کنجکاوی مردم است. بعد خیلی راحت درون خودشان فیلم را بایکوت می کنند و عین این قضیه بارها اتفاق افتاده است، ولی این اتفاق از همان روز اول برای اخراجیها به شکل دیگری افتاد.
* به نظر شما فروش بالای یک فیلم تا چه حد می تواند به معنی سطح بالای کیفی و فنی فیلم باشد؟
** من در مورد بحث فنی فیلم نمی توانم نظر بدهم. خیلی هنر کنم می توانم چند کلمه ای در مورد بازی خودم صحبت کنم. ولی همان طور که در پاسخ پرسش قبلی شما گفتم، مردم ما بهترین منتقدانند. کار ضعیف را به خوبی تشخیص می دهند و کاری که آنها را ساده پسند تصور کرده باشد، سریع رد می کنند. خیلیها می گویند، چون اخراجیها صحنه های کمدی دارد، مورد اقبال واقع شده. مگر ما چند فیلم کمدی صرف داشته ایم که فروش بسیار نازلی داشته اند؟ تازه اخراجیها که کمدی صرف نیست و از یک صحنه هایی به بعد یک تراژدی غم انگیز می شود. به نظر من فروش بالای این فیلم نه به معنی این است که این بهترین فیلم ساخته شده سینمای ایران به لحاظ تکنیکی است و نه به خاطر شوخیهای موجود در کار، فقط به خاطر صداقتی است که پشت این قضیه بوده است. بنابراین ارتباط لازم را هم با تماشاچی برقرار کرده است.
* از فروش فیلم گفتید؛ از اینکه بازیگر نقش اول فیلمی هستید که بسیاری از رکوردهای فروش مثل فروش روز اول، هفته اول و احتمالاً جمع فروش یک فیلم را جا به جا کرده است، چه احساسی دارید؟
** افتخار بزرگی است! ولی در کنار این افتخار بزرگ صادقانه بگویم که بزودی یک بازیگر دیگر و یک فیلم دیگر جایگزین من می شود و این لقب را که شما از آن یاد کردید، از آن خود می کند. چون همه ما برای سینما کار می کنیم و این سینماست که باید زنده بماند و نبضش خوب بزند. با وجود اینکه لوح فشرده این فیلم با کیفیت عالی در دسترس مردم قرار گرفته، ولی مردم هنوز برای دیدن آن به سینما می روند و این حرکت ستودنی است. مردم ما در یک حرکت دسته جمعی قصد دارند سینما را زنده نگه دارند. این عناوین، زیاد ماندگار نیست و به مرور فراموش می شود، اصل سینماست که نفس بکشد که زندگی کند.
* آقای ده نمکی در کنترل بازی شما و دیگر بازیگران چقدر نقش داشته و چقدر کار را بر عهده خودتان گذاشته بود؟
** ده نمکی تا حدودی بازی را می شناخت. کارگردانی را به خوبی می شناخت. تکنیک اولیه سینما را بلد بود و بعد با دید خودش و با دکوپاژ خاص خودش، فیلم را جلو می برد. در مورد بازیگری مثل اکبر عبدی که کار بلد است، فقط در حد راهنمایی صحبت می کرد. به بازی همه بچه ها حتی من اعتقاد داشت و علاوه بر اینها فضای مشورتی حاکم بر کار تعیین کننده بود. مگر در شرایط خاص، مثلاً عین کلامی که باید «مجید سوزوکی» استفاده می کرد. مثلاً اگر می گفتم این کلمه در دهانم نمی چرخد، می گفت، نه اینقدر تمرین کن تا عین کلام یا جمله دربیاد.
* حضور با تجربه هایی مثل شریفی نیا و عبدی چه تأثیری در کار شما داشت؟
** هر دوی اینها استادان من هستند، ولی آیا شما حضور ارژنگ امیرفضلی را نادیده می گیرید؟ یا امین حیایی؟ من هنوز وارد دانشکده بازیگری نشده بودم، از کار طنز امیرفضلی لذت می بردم. هر کدام از این بازیگرها خودشان یک ستاره بودند و این بهترین شانس برای من بود. همان طور که در دوئل این شانس نصیب من شد. هر بازیگر جوان و تازه کاری این شانس را ندارد که کنار کسانی چون پرویز پرستویی، سعید راد یا انوشیروان ارجمند قرار بگیرد. در اخراجیها این اتفاق افتاد و حضور در کنار بازیگرهای قدرتمند ضعفهای موجود در بازی مرا کمتر نشان می داد.
* برای مخاطبان، کنار هم قرار دادن مجموعه ای از بازیگران شاخص سینمای ایران آن هم در فیلم مسعود ده نمکی خیلی جالب است. این ترکیب چگونه و به چه ترتیبی حاصل شد؟
** به نظر من کنار هم قرار گرفتن یک سری ستاره هم برای فروش یا استقبال مردم کافی نیست. ما نمونه های دیگری داشته ایم که چندین بازیگر خوب کنار هم قرار داشته اند، ولی این اتفاق برایشان نیفتاده. مهم چگونه گفتن و چه گفتن است. اولین چیز مهم برای بازیگر، فیلمنامه است که خوشبختانه فیلمنامه اخراجیها این ظرفیت را داشت و دلیل اصلی جمع شدن این بازیگرها کنار هم فقط فیلمنامه بود و با جان و دل کار کردن بچه ها مهمترین علت فروش فیلم بود.
* شما هم مثل کارگردان فیلم معتقدید که حق اخراجیها در جشنواره فجر ضایع شد؟
** امیدوارم این جواب را حمل بر شانه خالی کردن من از زیر پاسخ به پرسشتان ندانید. من در جشنواره امسال سر کار بودم و فقط اخراجیها را دیدم، بنابراین نمی توانم مقایسه ای داشته باشم. ولی در عین حال نمی توانم قبول کنم که لیستی در جشنواره باشد که اسم اکبر عبدی یا پرویز پرستویی را نداشته باشد.
* به نظر شما اخراجیها چه جایگاهی در کلیت سینمای دفاع مقدس دارد و آیا می توان با نگاهی به کار مسعود ده نمکی، به حضور کارگردان جدیدی با چهره ای موفق در سینمای دفاع مقدس امیدوار بود؟
** نباید اخراجیها را خیلی بزرگ کرد و به چشم یک استثنا به آن نگاه کرد یا عوض کننده مسیر سینمای جنگ دانست. اخراجیها مثل همه فیلمهای سینمای دفاع مقدس است که زحمت زیادی برای ساخت آن کشیده شده. مثل دوئل، فیلمهای مرحوم ملاقلی پور و... ساخت فیلم جنگی ریسک بالایی است. فرق اخراجیها با بقیه فیلمهای دفاع مقدس فقط این بود که در نگاه کردن به آدمهای جبهه زاویه جدیدی را باز کرده بود. خود من فکر نمی کردم که در جبهه مثل مجید سوزوکی و دار و دسته اش وجود داشته باشند، ولی واقعاً بوده است. من این فیلم را با اقشار مختلف دیده ام. می گفتند که کسانی مثل مجید بوده اند و مردم هم با آدمهای فیلم اخراجیها همذات پنداری می کنند. هر کسی این فیلم را نگاه می کند، نماینده طیف خودش را در آن پیدا می کند. در مورد بخش دوم سؤالتان باید بگویم که ده نمکی نیروی جدیدی برای سینمای ماست. از کجا معلوم که ده نمکی بخواهد فیلم بعدش را در حوزه سینمای دفاع مقدس بسازد؟ او به عنوان کسی که نگاه نو و دید تازه ای به این سینما دارد، قابل ستایش و امیدواری است.
* به عنوان آخرین سؤال در رابطه با سریال «در چشم باد» صحبت کنید؟
** حدود دو سال است که روی این پروژه کار می شود و یک سال و نیم دیگر هم از کل کار باقی مانده است. این سریال یکی از بی نظیرترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران برای ارایه تاریخ معاصر ایران است. من در این پروژه با پارسا پیروزفر بازی می کنم. زندگی این دو کاراکتر در زمان میرزا کوچک خان به تصویر کشیده شده است. نقش نادر» در این پروژه خاص است و من خیلی دوستش دارم |