خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

پرویز پرستویی، فراری از شهرت

    
    
    
    مارمولک، به نام پدر، آژانس در سینمای ایران هیچ‌گاه فراموش نمی‌‌شود، همان‌طور که در تلویزیون مجموعه خاک سرخ هیچ‌گاه فراموش نمی‌‌شود، آن هم با بازی استاد پرویز پرستویی، بازیگری که در تمامی کارکترهای سینما به راحتی ایفای نقش می‌‌کند و حال مجموعه زیر تیغ با بازی او چهارشنبه‌ها از شبکه اول پخش می‌‌شود، «پرویز پرستویی» این بازیگر

پرسابقه هنر ایران کیست؟
    در سال 1334 در روستای چارلی از توابع بخش کبودر آهنگ یکی از شهرهای استان همدان است. پدرش کشاورز بود، زمانی که پرویز سه ساله بود، پدرش کشاورزی را رها کرد و به تهران کوچ کرد...
    او از یک خانه کوچک اجاره‌ای در محله فقیرنشین دروازه غار در جنوب تهران، خاطرات زیادی دارد، خاطرات کودکی و دوران نوجوانی و...
    
    شاید برایتان جالب باشد، بدانید که او قبل از این‌که به مدرسه برود، ابتدا چند صباحی به مکتب خانه رفت که هنوز در تهران رفتن به آنجا رواج داشت، باید عنوان کرد که منطقه دروازه غار تهران، در حوالی میدان شوش هر روزه شاهد بزن بزن‌های فراوان چوب و چماق‌کشی و جرم و جنایت‌های دیگری بود که در آن محل دیده می‌‌شود و پرویز پرستویی شاهد تمام این اتفاقات بود... در محله‌ای که زندگی می‌‌کرد، تنها قهوه‌خانه محله تلویزیون داشت که آن هم به خاطر رایج بودن پخش مواد مخدر در آن از ورود بچه‌ها به آنجا جلوگیری می‌‌کردند... پرویز سینمای ایران از همان کودکی عاشق بازی و معرکه‌گیری بود و با بچه‌ها در کوچه پس کوچه‌های دروازه‌ غار شبیه‌خوانی راه می‌‌انداخت، او همچنان عاشق تصویر بود که از پشت شیشه‌های بخار گرفته قهوه‌خانه شاهد دیدن تصاویر تلویزیون می‌‌شد.
    
    محرم که می‌‌شد او به شبیه‌خوانی مشغول می‌‌شد با این که سنی نداشت، در آن محل معروف بود، بچه‌ای دبستانی که اهل یک محل را در ایام سوگواری به گریه می‌‌انداخت.
    او آن زمان در مدرسه صالحیه اسلامی در کوچه گمرک تحصیل می کرد، در دوران دبیرستان آرزویش معلم شدن بود، زمانی که به خدمت عازم شد، دلش می‌‌خواست، وارد سپاه دانش شود تا مردم بی‌‌سواد، را باسواد کند...
    
    وی پس از فارغ‌ شدن از تحصیل، سرکار رفت و پس از اتمام کار روزانه، به خاطر علاقه زیادی که به بازیگری داشت، شب‌ها را در تئاتر‌های لاله‌زار می‌‌گذراند... گرچه در آن زمان نمی‌‌گذاشت خانواده‌اش متوجه شوند که او عاشق بازیگری است...

    تلاش‌های شبانه‌روزی‌اش باعث شد تا یازده هزار تومان پول جمع کند و در حوالی ترمینال جنوب خانه‌ای بخرد... پرویز آن زمان عاشق ورزش هم بود، به ویژه فوتبال، از اینرو باشگاه کارگران و پست دروازه بانی را انتخاب کرد و مرحوم مهراب شاهرخی با دیدن او وی را به عنوان دروازه‌بان تیم جوانان انتخاب کرد، اما ورزش هم نتوانست او را از علاقه ذاتی‌اش به هنر غافل کند، همین شد که به مرکز هنری نازی‌آباد رفت و شروع به آموختن کرد، به قول خودش، «در آنجا آموخت که شهرت زودگذر است».
    پرویز پرستویی بسیار خوش‌قول، خوش اخلاق، و پایبند به اصول دوستی است و همواره به موقع سرقرارهایش حاضر می‌‌شود... تلفن همراهش همیشه در دسترس است و کمتر روی پیام‌گیر است، اهل مدیر برنامه گرفتن و این‌جور کارها نیست، کمتر با نشریات مصاحبه می‌‌کند و همیشه خودش پاسخگوی تلفن‌هایش است، اما با این‌حال با خبرنگاران میانه خوبی دارد و از مطبوعات به عنوان پل بین مردم و هنر یاد می‌‌کند...
    
    در سال 1349 به گروه بهرام بیضایی پیوست و در همان سال سرانجام اولین نقشش در تئاتر ماجرای یک محل را بازی کرد... آشنایی او با بهزاد فراهانی او را به گروه «کوچ» کشاند تا به دنبال کسب تجربه باشد... اوج کاری وی در سال 1352 در نمایش‌های چشم برابر چشم، شبی در حلبی‌آباد، پتک و خانه روشن بود که در آن به بازی پرداخت.
    وی در سال 1352 دیپلم گرفت، در سال 53 اولین موفقیت خود را کسب کرد برنده جایزه نقش دوم برای نمایش «دکه» شد.

    و در سال 54، جایزه نقش اول خانه‌های جوانان به خاطر «نمایش تسلیم» شدگان شد. بازی او در نمایش پرطرفدار «میلاد» در نقش دلال زمین خیلی زود اسم او را در بین طرفداران تئاتر بر سر زبان‌ها انداخت.
    پرویز پرستویی به نوعی از شهرت فراری است، اهل کلاس گذاشتن و این‌جور حرف‌ها نیست، گاهی اصلا فراموش می‌‌کند که پرستویی است و از نگاه‌های دیگران تعجب می‌‌کند.
    
    پرویز پرستویی پس از انقلاب و در سال 60، زمانی که 26 ساله بود به عنوان منشی در دادگستری تهران مشغول به کار شد، در سال 62 برادرش شهید شد و آنجا بود که پیشنهاد «کار بخش» برای بازی در «دیار عاشقان» را پذیرفت و راهی سرپل ذهاب شد، او با بازی در این فیلم دیپلم افتخار نقش دوم را از جشنواره دوم فجر دریافت کرد.
    
    در سال 1366 در فیلم «شکار» با خسرو شکیبایی هم بازی شد، در همان اوان بود که کار در دادگستری را به خاطر همخوانی نداشتن با روحیه‌اش رها کرد و به اداره تئاتر رفت و 12 سال کارمند آنجا بود.
    
    او به همراه خانواده‌اش زندگی می‌‌کند، خانه‌ای دو و نیم طبقه که پایین مغازه پدر است، در نیم طبقه برادر و همسرش، در طبقه اول والدین و طبقه دوم خودش به همراه همسر و دو فرزندش زندگی می‌‌کند، او سال 1360 ازدواج کرد... اولین تجربه تلویزیونی پرستویی، سریال «رعنا» در سال 1367 بود، اما فیلم «لیلی با من است» بود که پرویز را به‌طور کامل به مخاطبان هنر سینما در ایران شناساند، او برای بازی در این فیلم در دومین دیپلم افتخار خود را کسب کرد.


    
    در سال 82 برای بازی در فیلم «مارمولک» یکی از بهترین و به یاد ماندنی‌ترین بازی‌های تاریخ هنری خود را به نمایش گذاشت، وی همچنین در مجموعه‌های امام علی (ع)، زیر چتر خورشید، آپارتمان، آوای فاخته و خاک سرخ و این آخری زیر تیغ نقش ایفا کرده است، «بیدمجنون» یکی دیگر از شاهکارهای هنری‌اش بود که سیمرغ نقش اول جشنواره فجر را برایش در سال 83 به ارمغان آورد، ضمن این‌که سال گذشته برای بازی در فیلم «به نام پدر» برای چندمین‌بار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را از آن مردی کرد که از شهرت بیزار است از فیلم‌های معروف او می‌‌توان به روانی، مهرمادری، آژانس شیشه‌ای، آدم برفی، عشق شیشه‌ای، مرد عوضی، مومیایی، عزیزم من کوک نیستم، روبان قرمز، موج مرده به نام پدر، دیوانه‌ای از قفس پرید و بیدمجنون اشاره داشت.
    پرستویی همواره سعی می‌‌کند اول انسان باشد، سپس هنرمند... او افتخار سینمای ایران است.
    
 

گفتگو با زهرا امیر ابراهیمی بازیگر نقش زهره در باره اتفاقات اخیر



"زهرا امیرابراهیمی" بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص جریانات پیش آمده اخیر در طی این چند هفته که از وی در محافل خبری و مطبوعاتی منتشر شده است ، نسبت به این اتفاقات واکنش نشان داد

در حالی‌ که‌ حدود دو ماه‌ از آغاز تکثیر این‌ فیلم‌ خصوصی‌ می‌گذرد هنوز بازار شایعات‌ و اخبار غیررسمی‌ در این‌ رابطه‌ داغ‌ است‌. به‌گونه‌یی‌ که‌ چند روز پیش‌ سردار رادان‌ رییس‌ پلیس‌ تهران‌ مجبور به‌ واکنش‌ و اظهار نظر در این‌ رابطه‌ شد و از تلاش‌ برای‌ شناسایی‌ عاملان‌ تکثیر فیلم‌ خبر داد.
در این‌ میان‌ شایعاتی‌ در رابطه‌ با خودکشی‌ دختر هنرپیشه‌ منتشر که‌ با تکذیب‌ رسمی‌ پلیس‌ مواجه‌ شد.
دامنه‌ شایعات‌ پیرامون‌ این‌ جنجال‌ اکنون‌ به‌ حدی‌ گسترش‌ یافته‌ که‌ دختر هنرپیشه‌ را مجبور به‌ نشان‌ دادن‌ واکنش‌ و اظهار نظر رسمی‌ کرده‌ است‌.
این‌ هنرپیشه‌ که‌ تا پیش‌ از این‌ نامی‌ از وی‌ از سوی‌ رسانه‌ها برده‌ نشده‌ بود روز گذشته‌ به‌ صورت‌ رسمی‌ به‌ گفت‌وگو با ایلنا پرداخت‌ و این‌ گفت‌وگو که‌ بیشتر به‌ اطلاعیه‌ می‌ماند روی‌ خروجی‌ این‌ خبرگزاری‌ قرار گرفت‌.
در خبر منتشر شده‌ از سوی‌ ایلنا آمده‌ است‌، بازیگر سریال‌ نرگس‌ در خصوص‌ جریانات‌ پیش‌ آمده‌ اخیر در طی‌ این‌ چند هفته‌ که‌ از وی‌ در محافل‌ خبری‌ و مطبوعاتی‌ منتشر شده‌ است‌، نسبت‌ به‌ این‌ اتفاقات‌ واکنش‌ نشان‌ داد.
وی‌ در گفت‌وگو با گروه‌ هنر ایلنا با انتقاد از جریانات‌ اخیر که‌ به‌ وی‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌، گفت‌: پاییز امسال‌ برایم‌ یاد آور بدترین‌ خاطره‌ها را ساخت‌، تلخ‌ و وهن‌ آور. به‌ قول‌ اخوان‌ ابرهای‌ همه‌ عالم‌ در دلم‌ می‌گریند ...چون‌ من‌ از این‌ اتفاق‌ غیر انسانی‌ در رنجم‌ و خدای‌ هنر را شاهد می‌گیرم‌ نه‌ برای‌ خودم‌ و فردیت‌ خودم‌، بلکه‌ برای‌ آنکه‌ حرمت‌ یک‌ انسان‌ و یک‌ زن‌ چنین‌ لگد مال‌ شد زیرا براین‌ باورم‌ بار سنگین‌ تهمت‌ و بی‌ حرمتی‌ را به‌ یک‌ انسان‌ تحمیل‌ کردن‌، گناهی‌ بس‌ گران‌ و درد آور است‌.
وی‌ افزود: در جامعه‌ ما من‌ اولین‌ و آخرین‌ قربانی‌ این‌ گونه‌ تهمت‌های‌ ناروا و برچسب‌های‌ غیر انسانی‌ نیستم‌ و نخواهم‌ بود. چون‌ تا زمانی‌ که‌ حس‌ بی‌ مسوولیتی‌ و لاقیدی‌ در بعضی‌ انسانهای‌ کوته‌ فکر و کوچک‌ وجود داشته‌ باشد این‌ اعمال‌ شبه‌ روانی‌ هم‌ رخ‌ خواهد داد، و جالب‌ اینکه‌ در ایران‌ ملقب‌ و مشهور به‌ سرزمین‌ ناموس‌ و کیان‌ چرا باید چنین‌ شهروندانی‌ غیر ایرانی‌ و بدون‌ حمیت‌ و تعصب‌ داشته‌ باشیم‌.
او در ادامه‌ گفت‌: این‌ اتفاق‌ صرفا به‌ خاطر کسب‌ پول‌ و شاید هم‌ نوعی‌ تفنن‌ غیر اخلاقی‌ باشد و به‌ خیال‌ خامشان‌ دیگر قانون‌ و چارچوبی‌ نیست‌ و جامعه‌ افسار گسیخته‌ و بی‌ اصول‌ شده‌ است‌.
این‌ بازیگر سینما و تلویزیون‌ در بخش‌ دیگری‌ از صحبتهای‌ خود خاطر نشان‌ کرد: بعضی‌ وقت‌ها بد نیست‌ ما مدعیان‌ آزادی‌ و انسانیت؛ خود را لحظه‌یی‌ به‌ جای‌ دیگر بگذاریم‌ و این‌ در هر دین‌ و کیش‌ و آیینی‌ مر سوم‌ است؛ من‌ هم‌ بنا به‌ این‌ رسم‌ ادیان‌، دقیقا خودم‌ را به‌ جای‌ سه‌ نفر گذاشتم‌. اول‌ به‌ جای‌ پدری‌ گذاشتم‌ که‌ هر روز چهره‌ زرد و غمگین‌ دخترش‌ را می‌بیند و شاید هم‌ برای‌ دلسوزی‌ بر رخ‌ سردش‌ بوسه‌یی‌ بزند و شاید هم‌ نمی‌دانم‌ در خفا و کنج‌ خلوت‌ از تیشه‌ برداشتن‌ مدعیان‌ به‌ سوی‌ ناموسش‌ بگرید و مردانه‌ بار غم‌ بر د وش‌ کشد و یا خود را جای‌ مادری‌ می‌گذارم‌ که‌ با شنیدن‌ خبر خودکشی‌ جگر گوشه‌ اش‌ همان‌ لحظه‌ قلبش‌ باز ایستد که‌ در آرزوی‌ مادر شدن‌ دخترش‌ روزگار را می‌گذراند،و یا خود را به‌ جای‌ دوستی‌ می‌گذارم‌ که‌ شرمش‌ را با غیرت‌ و شرف‌ ایرانی‌ می‌خورد تا که‌ شاید دست‌ به‌ کاری‌ زند که‌ حقی‌ را باز ستاند. در هر سه‌ حال‌، هر انسانی‌ که‌ بویی‌ از انسانیت‌ به‌ مشامش‌ رسیده‌ باشد؛ ناراحت‌ می‌شود.
این‌ دختر درباره‌ شایعات‌ اخیری‌ که‌ در خصوص‌ خودکشی‌ وی‌ در برخی‌ رسانه‌ها منتشر شده‌ است‌، گفت‌: من‌ خودم‌ را جای‌ تمام‌ وجود خودم‌ گذاشتم‌ که‌ برای‌ اثبات‌ این‌ بی‌ حرمتی‌ به‌ شخصیت‌ زن‌ و انسان‌ بسان‌ اشرف‌ مخلوقات‌ رفتاری‌ کالایی‌ داشتن‌ با آن‌، فقط‌ تصمیم‌ گرفتم‌ که‌ بایستم‌ و به‌ حرمت‌ شرف‌ و کیان‌ قهرمانی‌ ایران‌ تاریخ‌، بگویم‌ و فریاد بزنم‌ که‌ من‌ زنم‌ و انسانم‌ و علاوه‌ بر آن‌ به‌ عنوان‌ یک‌ هنرمند باید به‌ جلا و صلابت‌ زن‌ ایرانی‌ فکر کنم‌ و از حرمت‌ زنان‌ و دختران‌ هم‌ کیش‌ و زبانم‌ دفاع‌ کنم‌... و تنها وسیله‌ و ابزار من‌ همان‌ هنر من‌ است‌.
بازیگر سریال‌ نرگس‌ خاطر نشان‌ کرد:تکذیب‌ من‌ دردی‌ را دوا نمی‌کند، چه‌ را تکذیب‌ کنم‌، وجود بلاهت‌ را... من‌ خود عین‌ انکارم‌! و می‌دانم‌ نسل‌ نو و جوان‌ و هم‌ نسل‌ خودم‌ در ایران‌ چنین‌ عرصه‌ را برای‌ جولان‌ بی‌ غیرتان‌ و عدوهای‌ ابله‌ کیان‌ و ناموس‌ ایران‌، فراهم‌ نمی‌کنند.
وی‌ افزود: من‌ ساکن‌ کوچک‌ وادی‌ هنرم‌. عزمم‌ را جزم‌ کردم‌ تا بیشتر از پیش‌ در زمینه‌ کاری‌ ام‌ فعال‌ تر باشم‌ و با نوجستن‌ و تکاپو در عرصه‌ هنر، به‌ عنوان‌ یک‌ زن‌ ایرانی‌ حرکت‌ کنم‌. حرکتی‌ برای‌ نو جستن‌ و زیستن‌ و آموختن‌؛ فعلا قصد هیچ‌ گفت‌وگویی‌ با رسانه‌یی‌ را ندارم‌ و فقط‌ به‌ مردمان‌ سرزمین‌ قمر و پروین‌ و فروغ‌ و بزرگان‌ هنر و ادب‌ می‌گویم‌ من‌ زنده‌ام‌.
● تحقیقات‌ پلیسی‌
تحقیقات‌ ویژه‌ پلیس‌ برای‌ دستگیری‌ عامل‌ اصلی‌ تکثیر فیلم‌ خصوصی‌ یک‌ هنرپیشه‌ تلویزیون‌ با دستور دادستان‌ تهران‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد.
به‌ گزارش‌ خبرنگار ما، پس‌ از تکثیر فیلم‌ خصوصی‌ از هنرپیشه‌ نقش‌ فرعی‌ یکی‌ از سریال‌های‌ پرطرفدار تلویزیون‌، پلیس‌ امنیت‌ تهران‌ پیگیری‌ این‌ موضوع‌ را در دستور کار خود قرار داد و ابتدا دختر جوان‌ تحت‌ بازجویی‌ قرار گرفت‌ و مشخا شد این‌ فیلم‌ که‌ با یک‌ دوربین‌ مخفی‌ تهیه‌ شده‌ مربوط‌ به‌ دو سال‌ پیش‌ است‌.
پلیس‌ پس‌ از بازجویی‌ از این‌ هنرپیشه‌ او را آزاد کرد و تحقیقات‌ خود را برای‌ دستگیری‌ پسر جوانی‌ که‌ در کنار دختر بازیگر در این‌ فیلم‌ خصوصی‌ حضور داشت‌ ادامه‌ داد.
در جریان‌ تحقیقات‌ صورت‌ گرفته‌ مشخص شد پسر جوان‌ که‌ متهم‌ اصلی‌ تکثیر فیلم‌ خصوصی‌ است‌ از کشور خارج‌ شده‌ و به‌ دوبی‌ گریخته‌ است‌.
با مشخا شدن‌ این‌ موضوع‌ چند مظنون‌ دیگر طی‌ روزهای‌ گذشته‌ از سوی‌ پلیس‌ امنیت‌ تهران‌ تحت‌ بازجویی‌ قرار گرفتند.
آخرین‌ اخبار به‌ دست‌ آمده‌ درباره‌ این‌ ماجرای‌ جنجالی‌ حکایت‌ از آن‌ دارد که‌ سعید مرتضوی‌ دادستان‌ تهران‌ که‌ مسئولیت‌ پیگیری‌ این‌ پرونده‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ به‌ پلیس‌ بین‌الملل‌ دستور داده‌ است‌ تا تحقیقات‌ خود را برای‌ دستگیری‌ متهم‌ فراری‌ آغاز کنند.
یک‌ منبع‌ آگاه‌ در این‌ رابطه‌ به‌ خبرنگار ما گفت‌: پسر فراری‌ متهم‌ اصلی‌ این‌ پرونده‌ است‌ که‌ هم‌ به‌ لحاظ‌ جنبه‌ عمومی‌ و هم‌ جنبه‌ خصوصی‌ جرم‌ تحت‌ پیگیرد قرار دارد و از آنجا که‌ او در ایران‌ مرتکب‌ جرم‌ شده‌ در صورت‌ دستگیری‌ در خارج‌ از کشور به‌ ایران‌ بازگردانده‌ می‌شود تا تحت‌ محاکمه‌ قرار بگیرد