خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

مصاحبه با بهرام رادان

بهرام رادان- بازیگر سینمای ایران و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر برای فیلم "سنتوری" ساخته داریوش مهرجویی به دلیل صحبتهای اخیر خود در مراسم اختتامیه متنی را منتشر کرد.

متن این نامه که مدیر برنامه های" بهرام رادان" در اختیار ایلنا قرار داده، به این شرح است :
چشمها را با ید شست
جور دیگر با ید دید...
آنچه مرا برآن داشت تا واضحا ت بیست و دوم بهمن ماه هشتاد و پنج را توضیح دهم ، نامهً بی نام و نشانی بود که گویا از بولتن جشنواره برای تعدادی جریده و خبرگزاری ارسا ل شده بود .
پـــس ازخواندن متن شتاب زده و عصبی نامه ، مصمم شدم تا برای تنویرافکار عمومی هم که شده شـرح واقعه را بیان کنم .
پیشا پیش از محضر استاد عزیزم جناب نصیریا ن و همچنین دوست گرامی آقا ی هنرمند و سایراعضای هئیت محترم داوری و کل جامعهً سینمایی کشور پوزش می طلبم ) چنانچه از رفتار مـن برداشتی اها نت آمیزداشته اند، شاید به قول برخی این نکات در جای د یگری باید گفته می شد ( گرچه به دلایل ذیل یقین دارم که رفتارمن نه تنها اها نت آمیز نبوده بلکه درجهت حما یت ازسینما ی ملی بوده است .
در خاتمه قضاوت را به خود این عزیزان واگذار می کنم :
ا ــ هر کس که اثری خلق می کند ، دوست دارد که اثرش مورد قضاوت عادلانه قرار گیرد . در اکثر مواقع پس ازداوری ها عد ه ای که جایزه نگرفته اند ، سر به عصیان برمی دارند و داوری ها را نقد می کنند و از اینکه جایزه نگرفته اند ، شکایت دارند . اما دوستان ، حکا یت مـــــن حکایت دیگری بود .
زمانی که برای فیلم "سنتوری" کاندیدا شدم ، حقیقتا" تعجب نکردم ! اما زمانی که دیدم این فیلم فقط دردو رشته نامزد دریافت جایزه شده ، شگفت زده شدم . چرا که بنا به گفته بسیاری از کارشناسان این فن ، سنتوری بهترین فیلم آقای مهرجویی است. حالاچرا هئیت محترم داوران امسا ل نظـــــــر دیگری داشت ، بحث سلیقه است و این مقا ل ، مجا ل آن نیست .
درخواست این جانب از هئیـــــــت محترم داوران برای باز بینی فیلم در خلوت شان نه طعنه بود و نه کنایه . تنها درخواستی بود و طرح این مسئله که اگر یکبار دیگردرخلوت خود و به دورازهیاهو وبا آرامش بیشتر سنتوری را ببینید،آیا همچنان بررأ ی خود هستید و این فیلم را شا یستهً کاند یدا های بیشترمی دانید یا خیر؟ آیا این توهین است ؟ اگرتشکیک دررأ ی صادره وجود داشته باشد ، توهیـن به حساب می آید ... !
2 ــ آنچه از وانهادن سیمرغ برروی زمین بیان شد ، سخنی مبهم بود در با ب بی احترامی بــه سیمرغ !!!
اولا" که من اصولا" با مقدس کردن هر چیزی و شئی و اسمی مخالفم و آن را توهین آشکار بــــــه مقدسات واقعی می دانم . در ثانی نمی خواستم موقع صحبت کردن سیمرغ را در آغوش بگیـــرم ، چون آن را متعلق به همهً عوامل فیلم می دانستم . از طرفی دیگر چون در کنا ر میکروفون میزی تعبیه نشده بود ، دراین فکر بودم که جایی برای جایزه ام پیدا کنم .
بعد از آنکه خسروی نازنینـــــم هنگام رفتن روی سن ، آن را بوسید ، به این فکر کردم که سن برای اهل هنر مکان با ارزشی است
و بسیاری از بزرگان و پیشکسوتان زیباترین تواضع شان بوسیدن خاک صحنه بوده ، پس قراردادن جایزه روی سن و فرش قرمز پهن شده روی آن نه تنها توهین نیست ، بلکه کا ری ست دربــــــا ب احترام و ارزش گذاشتن به سیمرغ !!!
3 ــ گفتم مهرجویی بزرگ بی نیاز از جایزه است و برخی ناراحت شدند ! هنوز هم بر این با ورم کـه جایزه نیازمند مهرجویی است.
4 ــ دوستان عزیز و دشمنان محترم ، خوب می دانند که در این هفت سالی که در خانوادهً سینمـــــا هستم ، هیچوقت عضو فرقه ای و گروهی و باند ی نبوده و نیستم و همیشه مستقل فکر کـردم و مستقل حرف زدم و مستقل کار کردم . از این به بعد هم اینچنین خواهد بود .
5 ــ در انتها با ایمان و یقین به آنچه گفته ام ، ازخداوند متعا ل تقاضا دارم ، کمالات و اداراک و انسا نیت را آنچنا ن در نهاد ما پرورش دهد تا همیشه از سوء تفاهم ها بدور باشـیم و خوش بینانه به وقایع اطراف نگاه کنیم و به یاری هم در راه تعا لی فرهنگ مان بکوشیم .

پرستویی ازکوچه پس‌کوچه‌های پایین شهرتااوج شهرت

(پرویز پرستویی) بازیگری است که پله‌های ترقی را یکی‌یکی پیموده. بدون اغراق او یکی از معدود بازیگران تئاتر، تلویزیون و سینمای کشور است که در تمامی ژانرها و نقش‌هایش به زیبایی هر چه تمام‌تر، بیننده را مسحور خود می‌‌کند... از او
نقش‌های طنز دیده‌ و لذت برده‌ایم، همچنین نقش‌های جدی دیده‌ایم و به بازیگری‌اش غبطه خورده‌ایم. بدون اغراق پرستویی چهره‌ای است که در هنر ایران، ستودنی است، این مرد در کجا به دنیا آمد و کیست؟

پرویز پرستویی در سال 1334 در روستای چارلی از توابع بخش کبودرآهنگ، یکی از شهرهای استان همدان دیده به جهان گشود... پدرش کشاورز بود و زمانی که پرویز سه ساله بود، به تهران کوچ کرد... اوضاع مالی زندگی پرستویی بزرگ، به شکلی بود که در جنوب شهر تهران در منطقه دروازه‌غار یک خانه اجاره‌ای اختیار کرد. پرویز که بزرگ‌تر شد، روزها با بچه‌های کوچک آن محله در کوچه پس‌کوچه‌های دروازه‌غار بازی می‌‌کرد. بچه که بود عاشق تلویزیون بود، اما آن زمان تنها در قهوه‌خانه محله‌شان، تلویزیون بود که آنجا هم از ورود بچه‌ها جلوگیری می‌‌کردند... اما پرویز از پشت شیشه‌های قهوه‌خانه محو تماشای تلویزیون می‌‌شد.
بچه که بود عاشق معرکه‌گیری بود، پس بچه‌ها را به دور خود جمع می‌‌کرد و برای آنان حرف می‌‌زد و گاهی اوقات هم نمایش بازی می‌‌کرد...
ماه محرم که می‌‌شد شبیه‌خوانی می‌‌کرد. او عاشق عزاداری در ایام محرم است، او آن زمان‌ها را هیچ‌گاه فراموش نمی‌‌کند. زمانی که به کلاس اول دبستان رفت، دبستان (صالحیه اسلامی) در کوچه گمرک را... او همزمان با تحصیل از آنجا که دوست داشت کمک خرج خانواده باشد، کار می‌‌کرد. از این‌رو پس از اتمام کلاس‌های مدرسه، بلافاصله به سرکار می‌‌رفت و از آنجا که علاقه زیادی به بازیگری داشت، شب‌ها به تئاتر لاله‌زار می‌‌رفت.... کمی که بزرگ‌تر شد با تلاش شبانه‌روزی‌ خود موفق شد خانه‌ای در منطقه ترمینال جنوب برای خانواده‌اش بخرد...
آن سالها جو محله‌های جنوب شهر، جو درستی نبود و اعتیاد بیداد می‌‌کرد. از این‌رو به ورزش رو آورد و خود را به باشگاه کارگران کشاند. مرحوم (مهراب شاهرخی) از سبک بازی او خوشش آمد و وی را به عنوان دروازه‌بان تیم جوانان انتخاب کرد...
اما فعالیت هنری: به تشویق مدیر دبیرستانش، (خوشبخت) وارد گروه نیایش شد و فعالیت‌های هنری خود را آغاز کرد و خیلی زود به مرکز هنری نازی‌آباد راه پیدا کرد و در آنجا زیر نظر (پرویز احمدی‌نژاد) تئاتر را فرا گرفت. در سال 49 بود که با بهرام بیضایی آشنا شد و سر از گروه نمایش او درآورد و همان سال اولین نقش خود را در تئاتر (ماجرای یک محل) ایفا کرد. از طرفی آشنایی او با بهزاد فراهانی باعث شد که به گروه (کوچ) برود. اوج کارهای تئاتر وی در سال 52 بود، یعنی همان سالی که دیپلم گرفت. او در نمایش‌های چشم برابر چشم، شبی در حلبی‌آباد، پتک و خانه روشن، به بازی پرداخت و سپس پله‌های ترقی را به همین شکل طی کرد، تا جایی که در سال 54 برای حضور در نمایش (تسلیم شدگان)، جایزه نقش اول را دریافت کرد. پس از انقلاب او تمامی وقت خود را برای سینما و تلویزیون گذاشت و بارها برنده جوایز سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد... اما بد نیست بدانید که وی در سال 1360 در دادگستری تهران مشغول به کار شد. پرستویی در همان سال ازدواج کرد، حاصل ازدواج او دو فرزند است... وی پس از مدتی کار در دادگستری را رها کرد و به مدت 12 سال کارمند اداره تئاتر شد. پرویز پرستویی برادر شهید است. در سال 1362 با شهادت برادرش، پیشنهاد بازی در فیلم (دیار عاشقان) را پذیرفت و راهی سرپل‌ذهاب شد.بد نیست بدانید که پرویز پرستویی در گوشه‌ای از این شهر بزرگ، خانه‌ای دو و نیم طبقه‌ای دارد که پایین آن مغازه پدر است. در نیم طبقه برادر و همسرش، در طبقه اول والدین و در طبقه دوم خودش زندگی می‌‌کند... پرستویی با مطبوعات میانه خوبی دارد، اما از گفتگو فراری است، از طرفی تلفن همراهش همیشه در دسترس است... بزرگ‌ترین خصوصیت او این است که با غرور، قیافه گرفتن و این جور حرف‌ها، بیگانه است. از وی هم‌اکنون مجموعه دیدنی (زیر تیغ)، به کارگردانی محمدرضا هنرمند و بازی در کنار آتیلا پسیانی، کوروش تهامی، فاطمه معتمدآریا، الهام حمیدی، سیاوش طهمورث و... هر چهارشنبه شب از شبکه اول پخش می شود.

ستاره های سینما در موسیقی

سینما و موسیقی در ظاهر دو مقوله جدا در دنیای هنر است، اما در باطن دو جزء پیوسته به یکدیگر هستند، شاید در طول تاریخ سینمای دنیا، کمتر فیلم یا مجموعه، حتی مستندی دیده‌اید که ترکیبی از موسیقی در آن نباشد، چرا که دنیای سینما بدون موسیقی به بیننده لذت نمی‌دهد، به هر حال طی گذشت سال‌ها از عمر این صنعت، بودند افرادی که سعی کرده‌اند در هر دو شاخه به فعالیت بپردازند، امروزه بازیگران نامی هالیوود خود در صف خوانندگان هستند یا

بالعکس، خوانندگان معروف خود یک پا، بازیگر ماهر هستند، این روند بیشتر از دهه 1960 میلادی به وقوع پیوست که موسیقی و دنیای سینما، به طرزی عجیب در یکدیگر عجین شدند و این روند چنان ادامه داشت که بیننده در دهه‌های هشتاد و نود میلادی دیگر توجه نمی‌کرد که آن شخصی که در حال بازی است، بازیگر است یا خواننده، نکته جالب در مورد این بحث این است، که این وضعیت تنها در سینما‌های هالیوود یا بالیوود به چشم نمی‌خورد، بلکه در هنر ایران هم بارها دیده شده است، پیش از انقلاب که معمولا در اغلب (فیلم‌های فارسی)، اوضاع بدین گونه بود و دو مقوله سینما و موسیقی دو بخش جدا ناپذیر از هم بودند، اما پس از انقلاب، از آن‌جا که سبک و سیاق فیلم‌های تولیدی تفاوت کرد، دیگر بین بازیگران و خواننده‌ها جدایی افتادا و اگر هم ارتباطی بود، در همان معنای کلاسیک آن به چشم می‌‌خورد، یعنی بخش‌هایی چون موسیقی متن فیلم‌ها و یا خوانده شدن ترانه‌ای بر روی تیتراژ فیلم‌های سینمایی و یا مجموعه تلویزیونی که فردی خواننده، بر روی فیلم‌های سینمایی ترانه‌ای را می‌‌خواند... اما رفته رفته این حکایت، هم با گذشت سال‌ها، کمی دچار دستخوش شد، شاید زمانی که (محمدرضا فروتن) به عنوان بازیگر سینمای ایران، در فیلم سینمایی (شب یلدا) به کارگردانی (کیومرث پوراحمد) آوازه‌خوانی کرد، خیلی‌ها با آن غریبه بودند، چرا که سال‌ها چشمانشان چنین صحنه‌ای ندیده بود و یا (امین حیایی....) که در فیلم سینمایی بوی بهشت خواند و بعد هم با همین نام آلبومی روانه بازار شد که ترانه‌های حیایی در آن به چشم می‌‌خورد
    گرچه باید اشاره داشت، اولین شخص دو هنره در ایران، کسی نبود جز (رضا رویگری) که ترانه (ا...اکبر) را در روزهای آغازین انقلاب 57 خواند و پس از آن دیگر جامعه هنری با چنین موردی مواجه نشد... در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، با پررنگ‌تر شدن موسیقی پاپ، به خصوص از سال 1376 به بعد، مردم کمی با این مسئله عادی‌تر برخورد کردند... اما در این وادی در طول سال‌های اخیر این بیشتر بازیگران بودند که به صف خوانندگان پیوستند، زمانی که مهران مدیری بازیگر و کارگردان مطرح طنز، آلبومی با نام (از روی سادگی) روانه بازار کرد و به دنبال آن یک کنسرت برگزار کرد، این بحث در میان محافل هنری، جای خود را بیشتر باز کرد... تا جایی که پای (پرویز پرستویی) و (خسرو شکیبایی) در آلبوم‌های مرحوم (ناصر عبدالهی) به دنیای موسیقی کشیده شد، البته در مقام دکلمه اشعار... در همین گیر و دار بود که پای (رسول نجفیان) بازیگر باسابقه تئاتر، تلویزیون و سینما هم به موسیقی کشیده شد، آلبوم (بی‌‌بی‌‌ جان) در همان زمان شدیدا مورد استقبال قرار گرفت و دیگر علاقه‌مندان به هنر دریافتند که هنرمندان در هر دو مقطع می‌‌توانند

استعداد‌های خود را بروز دهند... و یا فرهاد مهادیان بازیگر سینما و تلویزیون که چندی پیش آلبوم (مصلوب عشق) خود را روانه بازار کرد. اما بمب خبری آن سال‌ها مربوط بود به پیوستن (محمدرضا گلزار) خواننده همراه و نوازنده گروه آریان به دنیای سینما که البته گلزار، از نسل اهالی موسیقی بود که به صف بازیگران، پیوست...
    حضور رضا گلزار با چهره مطرح خود در وادی هنر هفتم باعث شد که دیگر بینندگان سینما و شنوندگان موسیقی به این باور برسند که یک‌بار دیگر می‌‌توان بین این دو هنر که طرفداران زیادی در سطح جهان دارد، پیوندی ناگسستنی به وجود آورد. و همین‌گونه هم شد... شاید حال اگر در محافل هنری بشنوید که فلان بازیگر به صف خوانندگان پیوست و یا برعکس دچار تعجب نشوید... آن‌چه که خواندید و به آن اشاره شد، گوشه‌ای بود از ارتباط بین هنر هفتم و موسیقی که شدیدا این روزها مورد توجه محافل مختلف هنری از جمله محافل مطبوعاتی است... اما در دو، سه سال اخیر گروهی از چند جوان تشکیل شد که در یک ساختارشکنی، برای اولین‌بار، اولین آلبوم خود را تحت دو آلبوم 1 و 2 روانه بازار کردند، این جوانان نام گروه خود را (سون)7( ) گذاشتند و از آن‌جا که برادر شهاب حسینی، (مهدی) خود از اعضای این گروه بود، و به عنوان خواننده و آهنگساز در آن حضور داشت، توانست پای برادر خود را به این گروه بکشاند، از طرفی شهاب حسینی خود، پیش از آغاز بازیگری در سینما و تلویزیون، از مجریان خوب بود و صدای زیبایی داشت، توانست با این گروه همکاری کند... استقبال از آلبوم (سون) با وجود بازار نه چندان خوب موسیقی، قابل توجه بود و حالا این گروه، به زودی دومین آلبوم خود را باز هم به شکل دو آلبوم تحت عنوان های 3( و )4 روانه بازار خواهند کرد، آهنگسازی و تنظیم ترانه‌ها و همچنین اشعار باز هم توسط بچه‌های گروه انجام گرفته است. و این امر باعث شده است که آنان بتوانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
    اما آلبوم‌های جدید گروه سون تفاوتی با آلبوم‌های قبلی دارد، چرا که دو عضو جدید، از همان نسل بازیگر را به خود اضافه کرده است، اولی (امین زندگانی) است، بازیگری که شاهد نقش‌های فراوانی از او در مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی بودیم و همچنین عضو دیگر این گروه کسی نیست جز (امیرحسین مدرس...) مجری، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما که بارها صدای او را بر روی تیتراژ مجموعه‌های مختلف تلویزیونی شنیده‌ایم... این در حالی است که امیرحسین مدرس چندی پیش، اولین آلبوم خود را به تنهایی به نام (ماه نی) که یک اثر مناسبتی در رابطه با ماه محرم بود را روانه بازار کرد... مدرس از آن دست هنرمندان بااستعدادی است که بارها در برنامه (صبح جمعه با شما) با صدای خود، لذت را به گوش (شنوندگان) هدیه داد، حال این سه، با کمک دیگر جوانان گروه در حال پایان تهیه و تولید آلبوم‌های جدید (سون) هستند... اما بد نیست حالا که سوژه جلد این شماره خانواده سبز، عکس اعضای گروه سون شد، نظر این سه هنرمند هنر هفتمی یعنی شهاب حسینی، امین زندگانی و امیرحسین مدرس را در رابطه با پاپ جویا شویم و این‌که آنها در گروه سون چه نقشی دارند.در این‌باره شهاب حسینی می‌‌گوید: (من به‌طور حتم سعی می‌‌کنم حالا که موسیقی را هم در کارنامه هنری خود اضافه کرده‌ام، کارم را به شکل گروهی ادامه بدهم...) وی اضافه می‌‌کند در آلبوم جدید، برعکس آلبوم گذشته، تنها دکلمه نمی‌‌‌خوانم و دو قطعه را به طور کامل می‌‌خوانم... گرچه وی اضافه می‌‌کند، البته به صورت مستقل به همراه ماهان حیدری و برادرم (مهدی) کاری را آماده کرده‌ایم که قرار است پس از گرفتن مجوز روانه بازار شود.. این در حالی است که قرار است فیلمی 60 دقیقه‌ای ساخته و در آن گروه سون به طور کامل معرفی شود...


    آلبوم 3( و )4 گروه سون قرار است، پس از عید روانه بازار شود همچنین امین زندگانی می‌‌گوید: (به خواندن در قالب گروه بیشتر اعتقاد دارم، به‌خصوص این‌که تجربه اول است، چرا که مردم در حال حاضر خیلی مشکل‌پسند هستند، گرچه در آلبوم جدید سون من به همراه امیرحسین مدرس قطعاتی را به همراه یکدیگر می‌‌خوانیم)، از طرفی مدرس می‌‌گوید: (من سعی می‌‌کنم در قالب کار گروهی همکاری خود را با سون ادامه بدهم، چرا که بچه‌های این گروه به اضافه دوستانم، امین و شهاب از استعداد خوبی برخوردار هستند، حتم دارم، زمانی که آلبوم روانه بازار شود، علاقه‌مندان از شنیدن آن لذت ببرند...)هر سه این هنرمند، زندگانی، مدرس و حسینی در پاسخ به این پرسش که نظر شما در رابطه با حضور بازیگران سینما در وادی موسیقی چیست، می‌‌گویند: (هنر حد و مرز نمی‌‌شناسد، هر کسی که توانایی در خود احساس می‌‌کند، می‌‌تواند، استعداد‌های خود را در مرحله امتحان بگذارد) آنها بر این باورند که خواندن خللی در کار هنری‌شان ایجاد نمی‌‌کند، مگر این‌که مردم از صدای آنان استقبال نکنند.
    آنچه خواندید، اشاره‌ای بود به حضور بازیگران سینما در وادی موسیقی، آیا ستاره‌های دیگری به این صف خواهند پیوست؟ باید به انتظار نشست.
    
    اعضــــای ســـون
    ماهان حیدری: مدیر گروه، ترانه‌سرا و اجرای دکلمه تعدادی از ترانه‌ها
    سیدمهدی حسینی: آهنگساز، تنظیم‌کننده و خواننده
    مهدی اردلان: آهنگساز، تنظیم‌کننده و خواننده
    علی آتش‌افروز: آهنگساز، تنظیم‌کننده و خواننده
    میثم پویان‌فر: آهنگساز و خواننده
    شهاب حسینی
     امین زندگانی
     امیرحسین مدرس