خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

خبرهای داغ از سینما و موزیک

وبلاگ اختصاصی سایت ایران فروم

گفتگو با کوروش تهامی

(کوروش تهامی) از جمله بازیگران تحصیل کرده سینمای ایران است، هوش و درایت ،کاملا‌ در هنگام بازی او به وضوح مشخص است، تهامی دانش آموخته دانشگاه هنر در رشته لیسانس بازیگری تئاتر است، شاید به همین خاطر نقش‌هایش را بسیار زیبا ایفا می‌کند.درگفتگو با او متوجه خواهید شد که از سواد سینمایی بالایی برخوردار است.
 

(کوروش تهامی) از نسل‌ جوان بازیگران سینمای ایران است. از طرفی او از آن دست بازیگران با سواد سینماست که تحصیلات دانشگاهی در مقطع بازیگری دارد. او می‌گوید(به خاطر علاقه به هنر، کلاس اول دبیرستان را دو سال خواندم، یک‌سال تجربی خواندم و سال بعد به هنرستان هنر رفتم تا بتوانم به راحتی در یکی از رشته‌های هنر ادامه تحصیل بدهم.(

 

کوروش تهامی، دانش‌آموخته دانشکده تئاتر است و سال‌هاست که تئاترهای مختلفی از او به نمایش درآمده است، اما اولین‌بار که وارد حیطه سینما شد، در 52 سالگی بود که اولین فیلم سینمایی‌اش را بازی کرد؛ فیلمی به نام (سینما سینماست.) از دیگر کارهای سینمایی او که در چند سال اخیر در آن به ایفای نقش پرداخت، می‌توان به این زن حرف نمی‌زند، شبانه، به رنگ ارغوان، از دور دست، سرگیجه و نسل جادویی که به تازگی بازی در آن را به پایان رسانده، اشاره داشت... او از مرحوم (ساموئل خاچیکیان) به نیکی یاد می‌کند و می‌گوید زنده یاد یک کار تلویزیونی به نام(گل‌های سیاه) ساخت، که من در آن بازی ‌کردم، اما هیچ‌وقت پخش نشد... او دلیل موفقیت مجموعه زیر تیغ، را صمیمیت دست‌‌اندرکاران این مجموعه می‌داند. برای گفتگو با کوروش تهامی، کمی سختی کشیدیم، چرا که او به مطبوعات بی‌اعتماد است. می‌گوید: (دو سال پیش با یک نشریه گفتگو کردم، در همان زمان آنان گفته‌های مرا تحریف کردند که من همان زمان اعتراض کردم، اما دو سال بعد، باز هم تعدادی دیگر از نشریات، نکات خصوصی از آن برداشت و مطالبی دیگر به آن اضافه کردند که روح من اصلا خبر ندارد. )از این‌رو تا اعتماد او را کسب کردیم، مدت زمان زیادی طول کشید، به هر حال گفتگو با (رضا)ی مجموعه زیر تیغ خالی از لطف نیست. این گفتگو را بخوانید، اگر چه نتوانستیم، در مورد زندگی شخصی او پرسش‌های زیادی بپرسیم، زیرا وی اعتقاد دارد که نباید وارد حریم خصوصی افراد شد...گفتنی است در دو روز مختلف با او و الهام حمیدی به گفتگو نشستیم، چرا که پیدا کردن آنها به سختی امکان پذیر بود.

_ در کجا به دنیا آمدید و تحصیلاتتان
تا چه مقطعی است؟
تهامی: در اردیبهشت ماه سال 0531 در تهران به دنیا آمدم. دیپلم گرافیک دارم و لیسانس بازیگری تئاتر را هم به آن اضافه کنید. تا کلاس اول راهنمایی را در محله (پامنار) تهران بودم و پس از آن در محله‌های سعادت‌آباد و شهرک غرب، در حال حاضر هم در غرب تهران ساکن هستم.
_ از سال 58 برایمان بگویید؟ سال
خوبی بود؟
تهامی: خوشبختانه سال پر کاری داشتم. از دی ماه 48 تا اواخر تیرماه 58 در مجموعه (زیرتیغ) بازی کردم. در حال حاضر هم در مجموعه (ساعت شنی) به کارگردانی (بهرام بهرامیان) بازی می‌کنم که در روزهای پایانی تصویربرداری است و همچنین در یک فیلم سینمایی به نام (نسل جادویی) به کارگردانی (ایرج کریمی) بازی کردم که تصویربرداریآن تابستان پایان یافت.

در مورد این دو کار بیشتر توضیح
بدهید.
تهامی: در مجموعه (ساعت شنی) که قرار است از شبکه اول سیما پخش شود، بازیگران بزرگی چون داریوش ارجمند، ژاله علو، رویا نونهالی، رویا تیموریان، نسرین مقانلو، پوریا پورسرخ، برزو ارجمند و کمند امیرسلیمانی ایفای نقش می‌کنند و در فیلم سینمایی (نسل جادویی) همبازی هدیه تهرانی، رامبد جوان، باران کوثری، شاهرخ فروتنیان و نگار جواهریان هستم، در ضمن مهر ماه امسال برای اجرای تئاتر به آلمان رفتم که سفری بسیار پربار بود.
_ کارهای هنریتان را به اختصار معرفی کنید؟
تهامی: در بیشتر از بیست تئاتر اجرا داشتم که اگر بخواهم تعدادی از آنها را نام ببرم باید به (فردا و قهوه تلخ) اثر شبنم طلوعی اشاره داشته باشم؛ همچنین شمس به کارگردانی امیر دژاکام، سلطان مار به کارگردانی گلاب آدینه، تلخ ‌بازی به کارگردانی شهره لرستانی، رومئو و ژولیت وشازده احتجاب به کارگردانی دکتر رفیعی و بیژن و منیژه و بازگشت به خانه پدری از کارهای خوب من در زمینه تئاتر بود.در زمینه سینمایی هم، شبانهبه کارگردانی امید بنکدارو کیوان علی محمدی؛ این زن حرف نمی زند به کارگردانی احمد امینی، به رنگ ارغوان به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، از دور دستبه کارگردانی رامین محسنی؛ سرگیجه به کارگردانی محمد زرین دست ومریم مقدس به کارگردانی شهریار بحرانی از جمله کارهای چند سال ا‌خیر من است. در تلویزیون هم می‌‌توانم به بچه‌های خیابان، قلب یخی، مشق عشق و فیلم‌های تلویزیونی زندگی برگ‌برگ و گنج و همچنین مجموعه پخش نشده آشیانه سیمرغ ساخته (شهرام اسدی) اشاره کنم.
_ تصویربرداری زیر تیغ از چه زمانی
آغاز شد و چند قسمت است؟
تهامی: از دی ماه سال 48 آغاز شد و می‌‌دانم که بیشتر از بیست قسمت است. تعداد دقیق قسمت‌های آن را نمی‌‌دانم چرا که در مونتاژممکن است تغییراتی حاصل شود.
_ جمع‌آوری این همه بازیگر سرشناس کار راحتی نیست، ایفای نقش در (زیر تیغ) چه تجربه‌هایی را برای شما به همراه داشت؟
تهامی: بسیار لذت‌بخش بود. زمانی که سکانسی مقابل دوربین می‌‌رفت، هنر بازیگران را به خوبی درک می‌‌کردید، چشم‌ها به طور کامل می‌‌دیدند که آنها چگونه نقش‌ها را با چه توانایی که حاصل‌ سال‌ها تجربه اندوزی است، ایفاء می‌‌کنند.
_ پیام (زیر تیغ) چیست؟ آیا شما
اعتقاد دارید که یک اتفاق کوچک می‌‌تواند
به راحتی زندگی افراد را از هم بپاشاند؟
تهامی: به نظر من (زیرتیغ) می‌‌خواهد، تصمیم‌گیری و انتخاب افراد در لحظات سخت را به تصویر بکشد، این‌که بدانیم در چنین لحظاتی چگونه انتخاب کنیم، چگونه عمل کنیم، چگونه تصمیم بگیریم و همچنین گاهی اوقات، چشم‌پوشی و گذشت را سرلوحه کار خود قرار دادن می‌‌تواند بلاها را دور کند و انسان‌ها را نجات دهد. زیر تیغ را اگر خوب ببینیم، نکات مثبت زیادی دستگیرمان می‌‌شود که جا دارد از (محمدرضا هنرمند) کارگردان این مجموعه قدردانی کنم اوبه واقع (هنر) خود را به نمایش کشید.
_ زیر تیغ یعنی چه؟
تهامی: اگر چندقسمت دیگر صبر کنید و به انتظار بمانید، معنایش را متوجه خواهید شد.
_ دوست دارید، در هنر ایران تا کجا
پیش بروید؟
تهامی: تا جایی که بدانم حرفی برای گفتن دارم و قدر و منزلت یک هنرمند رعایت شود.
_ چه اتفاقی باید بیفتد تا به یک بازیگر
سوپراستار بگویند؟
تهامی: در ایران را واقعا نمی‌‌دانم!!!؟؟؟ (حتما سه علامت تعجب و سه علامت سوال را بنویسید). در ایران در این زمینه منطق و فلسفه درستی وجود ندارد.
_ برخورد مردم با شما در این وادی چگونه
است؟
تهامی: مردم پس از دیدن بازی‌هایم، در کوچه و خیابان، همیشه مرا مورد لطف خود قرار می‌‌دهند. خداوند را سپاس می‌‌گویم که نقش‌آفرینی‌هایم مورد توجه قرار می‌‌گیرد، به خصوص مورد توجه مشکل‌پسندها...
_ می‌‌خواهیم کمی برایمان از خاطرات این
مجموعه بگویید، چیزی یادتان است؟
تهامی: خاطره خاصی ندارم، چرا که هفت‌‌ماه مدام در کنار یکدیگر زندگی کردیم. کار با محمدرضا هنرمند و در کنار بازیگران بزرگی چون پرستویی، طهمورث، معتمد‌آریا و... برایم دنیایی از تجربه بود، در زمان تصویربرداری به‌جز محمدرضا هنرمند ازکمک های پرویز پرستویی هم برخوردار بودم در جاهایی که پرستویی مقابل دوربین نبودند در بعضی از صحنه ها به راهنمایی می پرداختند که کمک بزرگی در طول تصویر برداری این مجموعه با توجه به این که هفت هشت قسمت از پخش آن نگذشته بازتاب خوبی در میان مردم داشته و حس کنجکاویشان را چند برابر کرده است زمانی که مارا در خیابان می بینند همیشه می پرسند پایان این مجموعه چه می شود.

یا می گویند پرستویی را ببخشید او از روی عمد پدرتان را نکشت برای من خیلی جالب است بیشترشان فکر می کنند که این مجموعه هفته به هفته تصویر برداری مش ود در حالی که تصویری برداری می شود در حالی که تصویر برداری آن به پایان رسیده است من هم کشیدیم و یک مجموعه بیست و چند قسمتی را ساختیم اگر پایان داستان لو برود دیگر دیدن آن لو برود دیگر دیدن آن جذابیت ندارد درست مانند خواندن کتابی است که ابتدا آخرش را بخوانید به نظر شما جذابیتش حفظ می شود? طی این روزها که مجموعه در حال پخش است مردم بیشتر از من این گونه سوالات را می پرسند...
بحث را عوض کنیم چرا به سینمای ایران با سینمای جهان فاصله های زیادی دارد?
سینما یعنی علم تکنیک امکانات و سرمایه اما جالب است که بگویم شصت درصد تولیدات سینمایی و تلویزیونی این فاکتورها را در اختیار ندارند به عبارتی آموزش و تکنیک هایمان کهنه است امکانات ضعیف می باشد و سرمایه های هم محدود است یعنی همه چیز بی قاعده انجام می شود و سرجای خود نیست احتیاج به تجدید قوا داریم احتیاج به علم اندوزی و دانش داریم احتیاج به آموزش تکنیک های جدید در علم روز سینما داریم این ها همه تفاوت های ما با سینمای استاندارد است.
چه اتفاقی افتاد که به سراغ بازیگری رفتید?
بازیگری برای من یک نیاز بود و یکی از آروزهای دوران کودکی ام زمانی که فیلم می دیدم خیلی سریع با آن ارتباط برقرار می کردم و خودم را جای شخصیت های آن فیلم می گذاشتم یا حتی زمانی که یک رمان می خواندم باز هم چنین اتفاقی برای من افتاد سعی می کردم دیالوگ را حفظ کنم بزرگ تر که شدم سعی کردم دیالوگ ها را حفظ کنم بزرگ تر که شدم سعی کردم شخصیت های دیگری را هم تجربه کنم در سال اول دبیرستان رشته تجربی را برای تحصیل انتخاب کرده بودم سال اول دبیرستان رشته تجربی را برای تحصیل انتخاب کرده بودم سال اول هم خواندم اما حسی در درون مرا ناراضی می کرد با دفتر دار مدرسه آقای بنایی که نمی دانم حالا کجاست و چه می کند که هر جا هست سلامت باشد مشورت کردم و او به من پیشنهاد داد که در دبیرستان هنر در رشته گرافیک تحصیل کنم تا زمان کنکور هنر با توجه به دروس اختصاصی بتوانیم به راحتی از سد کنکور بگذریم خدا عمرش دهد که مشورت با او باعث شد من هدفم را انتخاب کنم اما مجبور شدم کلاس اول دبیرستان را دوبار بخوانم با این که هدفم بازیگر شدن بود... پس از این که در کنکور هنر و در رشته لیسانس بازیگری قبول شدم از آن که دو سال اول دبیرستان بودم احساس پشیمانی می کردم.
در دانشگاه با کدام یک از بازیگران حال حاضر سینما و تلویزیون همکلاس بودید.
با خیلی ها . یادم نیست اما بیژن بنفشه خواه شهرام پور اسد -کمند امیر سلیمانی - پرستو گلستانی - پانته آ بهرام از هم دوره های دانشگاهی من بودند.
تنها منبع درآمد شما بازیگری است?
در حال حاضر که در زمستان سال 1385 به سر می بریم فقط همین .
بهترین ساعات زندگی هر فردی چه زمان هایی می تواند باشد.
ساعاتی که برای آدمی ثمری داشته باشد انسان زمان خود را به بطالت نگذراند زمان از دست رفته دیگر هیچ وقت بر نمی گردد ناگهان چشم باز می کنید می بینید که عمر چه زود رفت و ما هنوز دراین وادی کاری نکرده ایم . ناگهان چه زود دیر می شود.
 

آیا فیلم هایی در سینمای ایران و جهان وجود دارد که شما را تحت تاثیر قرار داده باشد?
خیلی در فیلم های ایرانی باید به گوزن ها کند و هامون قیصر رضا موتوری رگبار خانه خلوت و اجاره نشین ها اشاره کنم البته بیشتر از این تعداد است که حضور که حضور ذهن ندارم در سینمای خارجی هم فیلم پدر خوانده داستان پدر خوانده یک شاهکار هنری بود.
بازی در مجموعه های تلویزیونی یا فیلم های سینمای کدام یک را می پسندید?
برای من ماندگاری و خوب بودن کار مهم است تفاوتی نمی کند سینمای باشد یا تلویزیونی هر کدام از این مقوله جایگاه خاص خود را دارد هر کدامشان مخاطبان خودشان را داند من به عنوان یک بازیگر دوست دارم در تمام زمینه ها فعالیت کنم اگر در مجموعه یا اثری سینمایی ایفای نقش می کنم به طور حتم تمامی جواب را در نظر می گیریم ... برای من کار خوب و اثر گذاری آن مهم است
در فوتبال به تیم های آرژانتین و برزیل علاقه فراوانی دارم امسال آرژانتین شاهکار بازی کرد اما بدشانس بود...
میانه تان با ورزش چگونه است?
بیگانه نیستم هراز گاهی در منزل نرمش می کنم گاهی اوقات هم به شنا می پردازم و نیز سال هاس پیش دو سال در رشته کونگ فو فعالیت می کردم .
چرا برای مصاحبه این قدر سخت گیری کردید?
راستش را بخواهید به مطبوعات غیر تخصصی اعتماد ندارم .
آخر چرا مگر چه کار کردند اصلا مشکل در کجاست?
مشکل دقیقا به فرهنگ ما برمی گردد متاسفانه در فرهنگ ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی دیگران نوعی تفریح به حساب می آید این که زندگی شخصی دیگران را نقل مجلس و محافل کنیم سرگرمی ایجاد م شود این که بستگان درجه یک ما چه کاری می کنند باید تیتر نشریات شود یا این که بیاییم عیب های قشر هنرمند را بنویسیم مگر خود شما مطبوعاتی ها انسان های بی عیبی هستید دوست دارید کسی عیبتان را بزرگ کند که البته اگر تیتر این نشریات صحیح باشد که آن هم نیست.
متاسفانه تعدادی از نشریان کشور برای فروش بیشتر سعی می کنند به هر روشی مخاطب را به دست آورند تلاش می کنند مطالبی تخیلی از من و امثال من به چاپ برسانند خودشان هم می دانند که نوشته هایشان دور از واقعیت است اما با که نوشته هایشان دور از واقعیت است اما با این حال می نویسند.از طرفی مرم هم دیگر به این نوشته ها اعتماد ندارند و گرنه نشریه شان روی کیوسک های مطبوعاتی باد نمی کرد البته اصلاح می کنم یا مردم نوشته هایشان را باور نمی کنند که مجله را نمی خرند یا در صورت صیحیح بودن آن تیتر مشخص است که به این نوشته ها و تیترها دیگر اهمیت نمی دهند.
در این اواخر یکی از مجلات چند نکته خصوصی و به قول خود جالب از زندگی من چاپ کرده بود در مورد خواهر بزرگ ندارم من دو سال پیش با نشریه ای به گفتگو نشستم که همان زمان پس از چاپ به آن اعتراض کردم که گفته های من تحریف شده است حال پس از دو سال همان نشریه دو باره همان گفتگو را با چاشنی خیال پردازی دوباره به چاپ رساند می دانید چرا چون من آن آدم دوسال پیش نیستم انسان روز به روز تجربه کسب می کند به طور حتم نگاهش به زندگی تغییر می کند به خاطر همین نوع رفتارها ...به همین خاطر تصمیم گرفته بودم که دیگر با نشریه ای تخصصی گفتگو نکنم اما زمانی که آرشیو نشریات گذشته شما را دیدم و همچنین به خاطر پیگیری های شما و شخص آقای شجاعی مهر تصمیم گرفتم به شما اعتماد کنم ...
به هر حال امیدوارم روزی بیاید که این چالش ها در مطبوعات به چشم نخورد و فضای سالم داشته باشیم.

گفتگو با پرویز پرستویی

دعا می‌کنم دیگر نامزد دریافت سیمرغ نشوم

 

نشستن پرویز پرستویی روی صندلی داغ تا بستن کمر‌بند مشکی‌ هاپکیدو که نوعی از ورزش دفاع شخصی است باعث شد تا در هفته اخیر پرستویی به چهره‌ای خبرساز تبدیل شود، بازیگر‌ی که می‌توان او را بیکار‌ترین هنر‌پیشه پرکار خواند. در طول سال سناریوهای بسیاری به پرستویی پیشنهاد می‌شود که به اعتقاد او چنگی به دل نمی‌زند. پرستویی این روزها و در فضای فعلی سینما حرف‌های شنیدنی بسیاری دارد . اما انگار دود موتور‌سواران هنوز بازیگر نقش معروف حاج کاظم را آزار می‌دهد‌، آن‌هم با وجود اینکه 10 سال از آژانس شیشه‌ای گذشته است.

هاپکیدو به روایت پرستویی

این بازیگر که چندین پروژه پیشنهادی در دست دارد و مشغول مطالعه و ارزیابی آنهاست، جمعه هفته گذشته طی مراسمی‌ کمربند و نشان ویژه ورزش رزمی‌ هاپکیدو را دریافت نمود.

پرویز پرستویی درباره ورزش‌ هاپکیدو می‌گوید: ورزش‌ هاپکیدو ورزش مفیدی برای جوانان است و تاثیرات بسیار مثبتی در جامعه دارد.

در زمان دریافت کمربند سیاه ‌هاپکیدو‌، صحنه‌ای را به او نشان دادند که یک کیف‌قاپ، کیف خانمی‌ را می‌زند و این خانم با حرکتی ظریف و بدون نیاز به اسلحه، کیف خود را به دست می‌آورد و امنیت جانی پیدا کند.

او ادامه می‌دهد: ما نمایندگی ورزش ‌هاپکیدو را در خاورمیانه داریم و از کشورهای دیگر برای یاد گرفتن‌ هاپکیدو به ایران می‌آیند، چرا نباید جوانان ما در این مرکز آموزش داده شوند ما شاهد هستیم مدیران ورزشی به ورزش‌های دیگری بها و بودجه و امکانات می‌دهند که شاید به اندازه ‌هاپکیدو در پالا‌یش روحی و روانی مردم، رشد کودکان و مبارزه با مفاسد اجتماعی کارایی نداشته باشد. پس نیاز جدی به حمایت از این ورزش احساس می‌شود.

 

 رمز موفقیت پرستویی

پرستویی در ادامه می‌گوید : در سال‌های اخیر یاد‌گرفته برای موفقیت باید شنونده و تماشاگر خوبی باشد و از نظر او بخش مهم بازیگری در خوب دیدن است. او می‌گوید: از همه بازیگران پیشکسوت سینما یاد گرفته که برای ارائه یک بازی خوب، باید خوب ببیند.پرستویی اعتقاد دارد که احساس مسوولیت سنگینی دارد و به همین خاطر نباید در هر فیلمی‌ بازی کند. او در ادامه می‌پرسد چرا عزت‌ا... انتظامی ‌در طی دو سال تنها یک فیلم بازی کرده است؟ مگر نه اینکه به او پیشنهاد‌های بسیاری داده می‌شود؟

 

 

دسترنج تماشاگران زحمتکش

پرستویی در سال‌های بسیاری که در سینما نقش‌آفرینی کرده احترام فراوانی برای تماشاگر قائل بوده است چون اعتقاد داشته تماشاگری که به همراه خانواده‌اش به سینما می‌آید پس از یک هفته تلا‌ش و زحمت در یک روز تعطیل به سینما آمده و با حاصل زحمت و دست‌رنج خود بلیتی برای خود خریده و در این وضعیت پرستویی باید به گونه‌ای بازی کند تا شرمنده مخاطبان خود نشود.

 

جلو‌ی دوربین رفتن حرمت دارد

او در ادامه صحبت‌های خود با خبرنگار اعتماد ملی از آنچه که در این سال‌ها یاد گرفته سخن می‌گوید. به گفته پرستویی، جلو‌ی دوربین رفتن حرمت دارد. پرستویی می‌گوید که در سال‌های اخیر خودش را نه یک هنرپیشه دانسته، نه یک بازیگر و نه یک کاسب. او 37 سال پیش چیزهایی را یاد گرفته که هنوز پس از سال‌ها به آن پایبند است. او از سال 48 این موضوع را به یا‌د دارد که به خودش گفته بود باید تکلیف خودش را با بازیگری روشن کند چون اگر می‌خواهد بازیگری معروف شود، راه دیگری نیز برای معروف شدن وجود دارد. او در این سال‌ها یاد گرفته که خدمتگزار مردم باشد، حرمت‌ها را نگاه دارد، در کنار و راستای مردم باشد و درست زندگی کردن و انسانیت را یاد بگیرد.

 

 

اعتراض روی صندلی داغ

شاید کمتر کسی فکر می‌کرد پرویز پرستویی صریح‌ترین و شدیدترین واکنش را به برخورد‌های نامناسب در مراسم اختتامیه جشنواره فجر وحواشی مربوط به آن مثل ورود کمیسیون فرهنگی مجلس در برنامه مشهور صندلی داغ داشته باشد، چرا که بخش‌هایی از برنامه <صندلی داغ> این هفته که جمعه‌شب از تلویزیون پخش شد به اعتراض <پرویز پرستویی> نسبت به ورود مجلس به بحث داوری جشنواره فیلم فجر و رفتارهای نامناسب برخی افراد در مراسم اختتامیه جشنواره فجر تبدیل شد.

پرستویی با توجه به اتفاقاتی که در روزهای اخیر در سینما اتفاق افتاده بود، لا‌زم دیده که درباره این موضوعات صحبت کند.

 

 

چرا کار باید به مجلس کشیده شود؟

پرستویی در این برنامه می‌گوید: واکنش‌ها به مساله داوری امسال چندان خوشایند نبود. مگر ما جزو یک خانواده و صنف و زیر یک چتر نیستیم؟ چرا باید چنین برخوردهایی در سینما شود‌؟ چرا باید این‌قدر جار و جنجال شود که کار ما به مجلس کشیده شود؟! وی با طرح این سوال که داوری جشنواره فجر چه ارتباطی می‌تواند به مجلس داشته باشد ادامه می‌دهد: آیا در قانون اساسی آمده که مثلا‌ مجلس می‌تواند با داوری و داوران یک جشنواره برخورد کند؟! پرستویی ادامه داد: با این اتفاقات دعا کردم که دیگر کاندیدا نشوم. متاسفانه ما در سینما به این ظرفیت نرسیده‌ایم که قواعد را رعایت کنیم.

 

 

دفاع از نصیریان

وی در این برنامه با انتقاد از اظهاراتی که داوری جشنواره را ناجوانمردانه خوانده بود، می‌گوید: زمانی که <علی نصیریان> نمایشنامه می‌‌نوشت من به دنیا نیامده بودم. آیا نباید حرمت پیشکسوتان را حفظ کنیم؟

بازیگر فیلم‌‌هایی چون آژانس شیشه‌‌ای و موج مرده می‌گوید: هنرمندان الگوی مردم هستند و مردم به حرف زدن و حتی پوشش ما دقت می‌کنند‌؛ این در حالی است که رفتارهایی که من در مراسم اختتامیه جشنواره فجر از سوی برخی افراد دیدم اصلا‌ رفتارهای زیبایی نبود! نمی‌دانم از کجا طراحی می‌شد وچه کسی میزانسن می‌داد، ولی باید به دیگران احترام گذاشت و حرمت‌ها را نگه داشت، به هر حال امیدوارم دیگر حرمت‌ها توسط برخی افراد شکسته نشود.این هنرمند برجسته سینمای ایران می‌گوید: امیدوارم انرژی‌ای که برخی افراد برای اعتراض در جشنواره فجر صرف کردند برای بهسازی مملکت خرج شود.

 

 

بیکار‌ترین هنر‌پیشه پرکار

وقتی از صفار‌هرندی بر روی صندلی داغ می‌پرسند بازیگر محبوبت چه کسی است او نام پرستویی را می‌آورد، بعد احمد نجفی از پرستویی می‌خواهد بزرگ‌ترین تقاضای خود را از خانواده سینما بگوید: پرستویی می‌گوید: امیدوارم اتفاقات خوبی در سینما بیفتد و تغییری بنیادی در سینما صورت گیرد.پر‌ستویی خود را در وضعیت فعلی سینما بیکار‌ترین هنر‌پیشه پرکار می‌داند. در طول سال سناریوهای بسیاری به پرستویی پیشنهاد می‌شود که به اعتقاد او چنگی به دل نمی‌زند.

 

 

بدترین منتقد خویش

پرستویی می‌گوید، همه داوران جشنواره از دوستان او هستند و از اینکه به او جایزه‌ا‌ی داده نشده نباید گلا‌یه کند. او خودش را همیشه بدترین منتقد خودش می‌داند و زودتر از هر منتقدی به اشتباهاتش پی ‌می‌برد.داوری یک امر سلیقه‌ای است که چند هنرمند براساس تجربیات بسیار خود، به قضاوت درباره فیلم‌ها می‌پردازند.

 

 

اتوبوس شب

امسال در جشنواره فجر پرستویی، فیلم اتوبوس شب را دیده که از آن خوشش آمده است. او می‌گوید: اتوبوس شب با اینکه اولین تجربه کارگردانش در زمینه سینمای دفاع مقدس بود فیلم خوبی از کار در آمده بود. تجربه سالیان بسیار پوراحمد در فیلمسازی، باعث شد که <اتوبوس شب> از ساختار خوبی برخوردار شود.

 

 

پرستویی و مجیدی

در گفت‌وگوهایی که تا‌کنون با پرستویی داشته‌ام او همواره از مجید مجیدی بسیار تعریف کرده است. او در میان صحبت‌های خود مجیدی را بهترین و باشرف‌ترین فیلمساز بین‌المللی و برون‌مرزی سینما می‌داند که فیلم‌هایی که می‌سازد تف سربالا‌ نیست و به موضوعات جهانشمولی می‌پردازد که هم در داخل و هم در خارج مورد استقبال قرار می‌گیرد.

ماجرای عرشیا شفیعیون و ایمیل های شما

سلام دوستان
 
 اگر دقت کرده باشید در قسمت نظر سنجی نوشته ایم :
 درصورتی که نام هنرمند محبوب شما در لیست نیست با ما تماس بگیرید تا نام وی به لیست اضافه شود
 تا همه هنرمندان در این نظرسنجی جا داشته باشند و شما بتوانید از هنرمند محبوب خود حمایت کنید
 مدتی پیش چند ایمیل به دست ما رسید و تقاضا کرده بودند تا نام آقای عرشیا شفیعیون هم به عنوان شاعر به لیست اضافه شود
 و ذکر کردند که وی دارای کتابی هست به نام " من بی تو هرگز " که از انتشارات سلام منتشر شده است
 و همچنین آدرس یک وبلاگ را برای ما ارسال کردند که نمونه اشعارشان آنجا نوشته شده بود
 پس از مدتی او با رای هایی که آورد به صدر جدول رای گیری آمد و به نظر شما تعداد رای ها زیاد و غیر منطقی بود
 برای ما ایمیل زدید که این آقا کیست که هیچکس او را نمیشناسد و انقدر رای آورده است
 و یا اینکه چرا تقلب می کنید وهر روز 10 رای به او اضافه میشود
 اولا این آقا فقط 75 رای دارد که فکر نمی کنم در عرض 2 ماه رای زیادی باشد
 اگر قرار بود روزی 10 رای به اواضافه شود بعد از 2 ماه باید تعداد رای هایش 600 عدد باشد
 پس لطفا حرف غیرمنطقی نزنید
 اول از هرچیز ما هم مثل شما ایشان را اصلا نمیشناسیم و اطلاعات ما هم در حد ایمیلهایی است که به ما زده اند
 ما به ایشان و طرفدارانشان ایمیل زده ایم که مقداری اطلاعات و عکس در اختیار سایت ما قرار بدهند
 و متاسفانه هنوز ایمیلی از آنها دریافت نکرده ایم
 فردا قرار است با انتشارات سلام هم صحبت کنیم تا اطلاعاتی به ما بدهند
 پس منتظر باشد
 درصورتی که احساس کنیم این آقا متقلب هست و به ما دروغ گفته اسمش از لیست حذف خواهد شد
 اگر قرار بود ما تقلب کنیم اصلا رای گیری لازم نبود
 
 از طرفی اگر هنرمندی رای می آورد حتما طرفدار دارد
 طرفداران هنرمندانی که نامشان در صدر جدول جای دارد مانند :
 منصور ، شادمهر عقیلی ، اندی ، شهره ، لیلا فروهر و هایده.... بیشترین بازدید کنندگان سایت ما هستند
 و سایت ما به اکثر سایتها و وبلاگهایشان لینک شده است
 
 ما همه هنرمندان را دوست داریم و برای همگی آرزوی موفقیت می کنیم
 مدیران سایت : هوتن بتسامو ، بنیامین شمس و نیما افشار منش